access_alarm 1394/08/14

یادداشت استاد پناهیان

یادداشت استاد پناهیان
در ۹۴/۱/۱۲

انقلابی که سرآغازش از مکۀ مکرمه بود و مقدماتش را تمام انبیاء فراهم کرده بودند. بذر شجرۀ طیبۀ «انقلاب اسلامی» در کنار چشمۀ زمزم به دستان پاک پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) کاشته شد. در مکه آن را سرکوب کردند، از مدینه سربرآورد. در مدینه مظلوم واقع شد، در کوفه به اقتدار رسید. در کوفه با ناجوانمردی خواستند آن را به خاک بسپارند، در کربلا قیام کرد. در عاشورا آن را به خاک و خون کشاندند تا نابودش کنند، ریشه‌های خود را در دل زمین گستراند و جاودانه شد؛ تا در زمان ما جلوه‌گر گشت و ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ سرزمین ما را رویاند. ما از این شجرۀ تنومند طیبه که در جان جامعۀ ما سر از خاک تاریخ بیرون زده بود، شاخه‌ای با نام «جمهوری اسلامی ایران» دریافت کردیم و آن را به مثابه نهالی نهادینه کردیم که زیر سایۀ آن زندگی کنیم.

پس اولاً بهتر است به‌جای آنکه انقلاب اسلامی را متعلق به خودمان بدانیم، خود را به آن متعلق بدانیم. امام در این باره می‌فرمودند: «ما چیزى نیستیم خودمان، هرچه هست اسلام است.»(صحیفه امام ۴۷۷/۹)

از همان اول معلوم بود که این انقلاب ریشه در تاریخ دارد و سرشاخه‌هایش نیز در حصار مرزهای ما باقی نخواهد ماند؛ شعارهایش جهانی بود و ریشه‌هایش در تمام تاریخ و خاکِ منطقه امتداد داشت. سال‌ها بر تنۀ آن کوبیدند تا آن را قطع کنند و شاخ و برگ‌های آن را بشکنند، که سایه‌اش به همسایه‌ها نرسد، اما هم‌اکنون می بینیم شاخسارهایش بر تمام منطقه سایه افکنده و میوه‌هایش را به تمام مردم منطقه رسانده است. به تعبیر بهتر، نهال‌های نو و مقاومی در هرمنطقه از ریشه‌های خود رویانده است.

«مقاومت» یکی از ثمرات این انقلاب است. «بیداری اسلامی» یکی دیگر. اخیراً «اقتدار مظلومان در مقابل ظالمان» یکی دیگر از جلوه‌ها و جوانه‌های آن است که امروز بیش از هرکجا در یمن سر از خاک برآورده است. این انقلاب، جهانی خواهد شد چون ریشه‌هایش در خاک و سرشت آدمیان در سرتاسر عالم، وجود دارد و منطقۀ اسلامی ما به نهالستانی برای صدور شاخه‌های آن به جهان مبدل خواهد شد. و روزی خواهد رسید که تمام انقلابیون را به “مکه” یعنی زادگاه اول این انقلاب فرا بخوانند، شاید مردم انقلابی یمن برای حضور در مکه آماده می‌شوند.

لینک

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *