بعضیا وقتی که به عبادتی می رسند مثلا نماز می خوانند، دیگه اصلا نگرانی ای ندارند که آیا این نماز مورد پسند خدا واقع میشه یا نه؟ یا آیا روزه ای که می گیرند مورد پسند قرار می گیره یا نه؟ در حالی که برای بسیاری از امور دیگه ی زندگی، چنین نگرانی هایی دارند!
خیلی ببخشید، انگار از خدا طلبکارند و همین مقدار عبادت ناچیز را هم زیادی می دانند! اینجاست که بعضی از “روزه” چیزی جز یک ماه گرسنگی و تشنگی عایدشون نمیشه!
اگه کسی به زندگی مدل غربی عادت کرده که مثلا پای یک برنامه جذاب تصویری بنشینه و اون برنامه هم با تسخیر کردن عقل و احساس، به روحش نفوذ کنه و در او تاثیر بگذاره… چنین کسی باید فکر تاثیرپذیــــــری از رمضان رو از سرش خارج کنه.
وقتی پیامبـــر(ص) به جابر بن عبـــدالله درباره برکات ماه رمضان گفتند که : «ای جابر! این ماهِ رمضان است (که بر ما وارد شده) هر کسی روزهایش را روزه بگیرد و ساعتی از شبش را به مناجات برخیزد، شکم و شهوتش را از حرام حفظ کند و زبانش را (از زشتی ها) باز دارد، با خارج شدن از این ماه از گناهانش هم خارج می شود.»
“رمضان” در کنار اون همه لطف و صفا، یه مهمونی اجباریه، نه اختیاری! چون همه در بستر گذر زمان به ناچار وارد این مهمونی میشن. خدایا! اگه مهمونی دادی پس چرا حضور در این مهمونی ِ پر از مِهـــــــر رو الزامی کردی؟ میذاشتی هر کی دوست داره خودش بیاد؛ مثل حج یا اعتکاف توی مسجد…
ممکنه روزه ای، پوک و بی مغز باشه!
ممکنه روزه دار به “ثواب” نرسه!
ممکنه روزه ای، اونچه “باید باشه” نباشه!
احساس شما بعد از نماز چیــه؟
نماز که میخوانم فرشته های بالای سرم عزا میگیرند
یک مهندس روسی، تعدادی کارگر ایرانی استخدام کرد. کارگرها موقع اذان، نمازشونو می خوندند. یه روز مهندس روسی بهشون اخطار داد که اگه موقع کار، نماز بخونید آخر ماه از حقوقتون کم میکنم!