در بعضی روايات «وقت معلوم» رو زمان ظهور دانسته اند و آن زمان، وقت شيطان تموم ميشه، (درواقع) موقع ظهور و رجعت ائمه که دين گسترش پيدا ميکنه، موانع دين که يکی شيطان است کم میشه.
بعد از شيطان هنوز هوای نفس هست که باعث تحريک انسان به گناه بشه. البته گناهایی که بطور فراگير ظلمی رو بوجود نياورند، زيرا آن زمان، زمان عدل است.
کسی که سیر خورده ، دیگربوی سیر را نَه از خود و نَه از دیگران، احساس نمیکند.
کسانی بوی این سیر را احساس خواهند کرد که سیر نخورده باشند.
گفتم: انسانها با چه گناهی اسیر تو میشن؟!
گفت: با سه گناه؛ وقتی از خودش خوشش بیاد، وقتی احساس کنه اعمال خوب زیادی داره، وقتی گناهشو کوچیک بشماره!
جبهه جای غیبت کردن نبود و زمینه ای هم برای دامن زدن به مسائل دیگران وجود نداشت. البته بچه ها هم متوجه بودند و حساس! وقتی در بین صحبتهای دو نفر، احیانا پای کسی به میان میآمد، بقیه ی کسایی که در چادر یا سنگر بودند درصدد بر میومدند تا….
جوانی با دوچرخه اش به پیرزنی برخورد کرد!
اما به جای عذرخواهی و کمک، تا از جاش بلند شد شروع به خندیدن و مسخره کردن
سپس راهش رو کشید و رفت؛ پیرزن صداش زد و گفت: چیزی ازت افتاده…
لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ
خدا دوست نداره كسى، بديها (ى شخصی ديگران) رو اظهار كنه!
شخصی از بنی اسرائیل ۳سال پیوسته دعا میکرد تا خدا حاجتش رو برآورده کنه، ولی دعاش مستجاب نمیشد! روزی در ضمن مناجاتش گفت:
خدایا! آیا من از تو دورم که سخنم را نمیشنوی
یا تو نزدیکی ولی جوابم را نمیدهی؟!
یکی از نزدیکان به رحمت خدا میره، لطف میکنیم میریم مجلس ختمش. سخنران از قبر و قیامت و پل صراط و سختی حساب و اینا میگه
شیطان حرف سخنران رو قطع میکنه و میگه: «البته مستحضرید که حضرتعالی از این امر مستثنی اید. الحمدلله آنقدر در پرونده اعمال شما حسنه و کار خوب هست که قطعا در درجات بالای بهشت هستید…»
از دور که میومد با خودم گفتم مَست کرده! نزدیک که رسید فهمیدم دیوانه ست، دور و برش رو نگاه می کرد و زیر لب یه چیزایی می گفت…
واسه توجیه حرکات نامتعارفش، در مقابل پیامبر(ص) گفتم: دیوانه است.
پیامبر نگاهی به من انداختند و فرمودند: این مرد دیوانه نیست.
زنی را دیدم
سرش مانند سر خوک و بدنش مانند الاغ بود
که علتش «فتنه انگیزی و دروغگویی اش» بود