هی میگین رزمنده جانباز مفقودالاثر شهید !
هی میگین رزمنده جانباز مفقودالاثر شهید !
خب میخواستن نرن!
کسی مجبورشون نکرده بود که!
هی میگین رزمنده جانباز مفقودالاثر شهید !
خب میخواستن نرن!
کسی مجبورشون نکرده بود که!
آقاى قرائتى میفرمودند:
هرچه هواسرد تر شد،لباست گرم ترشد تا سرما ب تو نفوذ نکند. هرچه جامعه ات فاسد تر شد ،تو لباس تقوايت را زخيم تر کن تا درتو نفوذ نکند.
نگو محيط خراب بود منم خراب شدم!
تا چه زمانی فرصت داریم توبه کنیم؟
کسی که توفیق توبه پیدا نمی کند!!
واقعا خدا همه گناهان رو می بخشه؟!
فرصتهایی برای جبران گناه:
کسی که خیالش از خودش راحت باشه، معلومه که به عیب گرفتن از دیگران مشغول میشه! البته باید توجه داشت که “عیب جویی” با “تذکر دادن” فرق داره! و فرقش در نوع انتقال مطلب، قابل احساسه…
۱. علاقه و آرزوها » همه آرزو دارن آدم خوبی باشن ولی یکی از نتایج این علاقهٔ خوب اینه که انسان فکر میکنه آدم خوبیه در حالیکه فقط دوست داره آدم خوبی باشه و در این راه موفق نبوده [مثل تشنه ای در بیابان که دنبال آب میگرده و از فرط تشنگی همه چی رو سراب می بینه]
می روم تا سَــر رود
شاید آنجا نفسی تازه کنم
می روم تا دل دشت
شاید آنجا به تماشای نسیمی برسم
۱. فلانی از ما بهتره، واسه همینم آدمای زیادی اطرافش هستند؛ حالا یا علم خوبی داره، یا صدای زیبایی داره، یا چهرهٔ قشنگی داره یا هر چی دیگه…)، «ما چشم دیدنش رو نداریم!» و اینکه من دلم نمیخاد ببینمش یعنی حسادت!
[راه حل] باهش مشورت کنیم و ازش در کارهامون کمک بخواهیم.
نشونهٔ ملموسی که من بتونم خودم رو بسنجم اينه که الآنم رو با گذشته ام مقايسه کنم ببينم چقدر حساس تر شدم؟
یه هستهٔ خرما به اندازهٔ یه بند انگشته!
ولی پر از استعداده که تبدیل بشه به درخت نخل و هــــزاران کیـــلو خـــرما…
بابا داشت روزنامه میخوند بچه گفت: بابا بیا بازی!
بابا که حوصله بازی نداشت ی تیکه از روزنامه رو ک نقشه دنیا بود