ارتباط برزخیان با این جهان .

افراد با ایمان، گاهی به دیدار خانواده هاشون میرن، که فقط خوبیها و خوشی های خانواده هاشونو می بینن [به همین خاطر] خوشحال میشن، ولی کافران، بدیها و ناخوشیها رو می بینن و غمگین میشن.

وقتی بچه ها می‌میرند…

«اطفال مومنين» که در کودکی از دنيا ميروند در عالم برزخ، خدمت حضرت ابراهيم هستند و تربيت می‌شوند. در برخی روايات هم داريم که خدمت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) می‌روند. به تعبير قرآن اين کودکان در عالم قيامت به پدر و مادر بهشتی خود ملحق می‌شوند.

تجسم کارامون رو شوخی نگيریم !!

رفيقی داشتم که اهل معرفت بود. بيشتر اوقات، تنهايی میرفت قبرستون و اونجا می‌نشست فکر میکرد. یکبار ازش پرسيدم تا حالا تو قبرستون چيز عجيبی به چشمت نخورده؟ گفت: اتفاقا دیروز یه کسی رو دفن کردند، بستگانش که رفتند برای من مکاشفه ای رخ داد. ديدم جوانی بسيار زيبا و خوش عطر به قبر نزديک شد و بعد ناپديد شد.

شگفتا از شما كه به ماندن اطمينان نداريد؛ اما براى رفتن نيز آماده نيستيد!

صاحب دلى،براى نماز به مسجدى رفت.نمازگزاران از او خواستند كه پس از نمازبرایشان منبر برود
بعد از نماز بر پله نخست منبر نشست
بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود.سپس خطاب به جماعت گفت هر كس از شما كه مى داند امروز تا شب زنده میماند برخیزد
كسى برنخاست

آیا میدانید جهنمیان چه میگویند و چه میشنوند؟!

شیطان میگه: زورتون که نکرده بودم! با زنجیر که نمی کشیدم تون! صدا زدم، اومدید… [ابراهیم/22]

(وقتی اینا با خدا حرف میزنن، خدا می فرماید) خفه باشید و با من حرف نزنید! یک عمر با شما حرف زدم محل ندادید! امروز حرفی از شما شنیده نخواهد شد. [مومنون/108]

چگونه روز حساب اعضاء بدن کنار هم جمع می شوند؟!

همونطور که
ذرات چربیِ پخش شده مَشکِ دوغ، در اثر تکان دادن مَشک، در «یکجا» جمع میشن.
در این باره خداوند میفرماید:
آنگاه که زمین به «لرزش شدید خود»، لرزانده شود، و بارهای سنگین خود را بیرون افکند.

به سید بن طاووس گفتند: سید! چطوری؟

گفت: چگونه است حال کسی که مُرداری بر سر گرفته و مُرداری بر دوش دارد. حالِ کسی که مردگان بسیار، اجزاء پیکرش را فرا گرفته اند. برخی اعضای بدنش هم از پیش مرده اند؟!

اگر بعد از دنيا خبری نبود ما که اين قدر مراقب اعمالمون بوديم چی میشه؟

جوانی خدمت پيامبر آمد و گفت «من اهل يقين شده ام و بهشت و جهنم رو باور دارم» پيامبر فرمودند: نشونه يقين تو چيه؟ جوان گفت: «من اهل بهشت و جهنم رو می بينم» بعدش از پيامبر خواست براش دعا کنن به شهادت برسه که عاقبت در يکی از جنگ ها هم به شهادت رسید.

بدون باور به مبدأ و معــــاد، زندگی پوچ و بی ارزشه…

یکی از علما میگفت مورچه ای دیدم که از زیر خار و خاشاک یک دونه گندم پیدا کرد و به زور بیرونش آورد. به زحمت حملش کرد. هر جا پستی بلنـــــدی بود می افتاد و دوباره حرکت می کرد، پشت سرش راه افتادم. خیلی رفت. با سختی! رسید دَم خونه اش. یکدفعه گنجشکی اومد و مورچه رو با دونه گندمش خورد!

در جاده ای حرکت می کنیم، تابلویی توجهمون رو جلب میکنه…

در جاده ای حرکت می کنیم، تابلویی توجهمون رو جلب میکنه. پیاده می شیم، ابعاد مختلف تابلو رو بررسی می کنیم. ارتفاعش رو اندازه می گیریم، همچنین طول و عرضش رو. ترکیب رنگ های روی تابلو چقدر جالبه و کلی روش فکر می کنیم. یادداشت هایی از مطالعات تابلوشناسی(!) برداشته، سوار می شیم حرکت می کنیم و چند لحظه بعد سقوط میکنم در درون یک درّه!

چرا خدا جهنم رو آفريد؟

۱. اگه جهنم آفریده شده، از طرفی بهشت هم با بالاترین کیفیت آفریده شده
۲. بعضیا هستند که به ترس از همین جهنم، کارایی میکنن که به بهشت میرن
۳. جهنم، برای بعضی جهنمیان، پاک کننده ست که در نهایت، وارد بهشت میشن
۴. اگه جهنمی نبود، اونائیکه خیلی بهشون ظلم شده از خدا گلایه میکردن که چرا مجازاتی برای ظالمین قرار نداده؟!
۵. اگه با آرامش و دقت، فکر کنیم؛ جهنم هم رحمت است..

انسان ادامه دارد پس معادی هست (معاد)

بچه در شکم مادر، دست و پا نمی خواهد که نه نجاری ای در پیش دارد و نه نمدمالی! دهان و چشم هم نمی خواهد! شاید هم با خودش بگوید اینها چیست در صورت من؟! به این چشم و دهان و سوراخهایی که در سر و پیکرم گذاشته اند چه نیازی دارم؟! و دستی هم به جفتش بمالد و بگوید: هان! همین برایم کافی بود…

چرا گاهی بعضی از ما آدما اینقدر دست به یقه می‌شیم ؟!

پیامبر از کنار “بزغالهٔ مردهٔ گوش بریده شده ای” که در آشغالی افتاده بود، عبور می‌کردند. رو به اطرافیان کرده و فرمودند: این بزغاله چقدر می‌ارزد؟ آنها گفتند: اگر زنده بود شاید یک درهم هم ارزش نداشت! پیامبر فرمودند: « سوگند به آنکه جانم در دست اوست، دنیا نزد خدا، از این بزغاله نزد اهلش پست تر است.» ۱

محبتــ دنیا …

روزی حضرت موسی بر مردی می‌گذشت و او را در حال گریه دید. بعد از مدتی موسی برگشت و همچنان او را در حال گریه دید، عرضه داشت: «خدایا این بنده ی توست که از ترس تو گریه میکند» خداوند فرمود: اگر مغز او همراهِ اشکِ چشمش بیرون آید او را نمی‌بخشم چون در او محبت دنیاست! ۱

سخت تلاش کن…

سخت تلاش کن.. هدف داشته باش.. ازش استفاده کن.. اما عاشقش نشو….
میگفت:
دل به دنیـا نبند که این بی وفــا عروس
با هیچ کس شبی به محبت، سحر نکرد

خوب شد که ما قارون نبودیم!

قارون، فرد پولـــداری بود که کلید گنج هاش رو با شتر می‌بردند و همه آرزو داشتند ای کاش مثل قارون بودند. ولی وقتی زمین دهن باز کرد و قارون و دارایی های اونو بلعید، مردم گفتند: «خوب شد که ما قارون نبودیم!»

بعضیا فقط برای حاجت ها و غصه هاشون سراغ امام رضا ميرن!

بعضیا فقط برای حاجت ها و غصه هاشون سراغ امام رضا ميرن! تو خوشی هات هم پیش امام رضا(علیه السلام) برو.

بزرگی تعریف میکرد:
«یه وقتی خيلی تنگدست بودم. به همین خاطر تصمیم گرفتم چیزهایی که میخام رو برا امام زمان(عج) بنویسم! نامه که تموم شد، در زدند! ديدم یه کسی عَبا روی سرش کشیده و کيسهٔ بزرگی تو دستشه! اونو گذاشت و گفت: اينا چيزائیــــه که ميخواستی ولی امام زمان(عج) رو فقط بخاطر اين چيزا نخواه!»