چه کنم نماز صبحم قضا نشود؟
پرسید: چه کنم نماز صبحم قضا نشود؟
گفت: نمازهای دیگرت را سر وقت بخوان.
پرسید: چه کنم نماز صبحم قضا نشود؟
گفت: نمازهای دیگرت را سر وقت بخوان.
فرض کن پدرت نصف شب، در اتاقت را باز کرده و انگار نه انگار در خواب ناز هستی، بیدارت می کند و می گوید: بلند شو و ماشین را بشوی!!
چرا من؟ چرا نیمه شب؟ مگر فردا را از ما گرفته اند؟ اصلا به من چه؟ مگر ماشین را به من می دهی که رانندگی کنم که حالا بشویم؟ و آنقدر حق را به خودت می دهی که قسم می خوری عمرا اگر بلند شوم… محال است… اصلا خودش بشوید…
تا حالا نشده که من از نماز شب ِ ایشون، بیــدار بشم” چون اصلا چراغ رو روشن نمیکردند؛ نه فقط چراغ اتاق رو، بلکه چراغ راهرو و حتی چراغ دستشویی رو! که نکنه کسی بیدار شه! عجیب تر اینکه حتی وقت وضو برای نماز شب شون، یک ابر زیر شیر میذاشتن که آب چکه نکنه و صداش کسی رو بیدار نکنه!
تو همانی که وضو ساختی از چشمهٔ عشق
چار تکبیــر زدی یکسره بر هر چه که هست
پیــامبر(صلیاللهعلیهوآله) پرسیدند: چرا شیرینی عبادت رو در شما نمیبینم؟! گفتند: شیرینی عبادت چیه؟! حضرت فرمودند: تواضــع.
قال النبی(صلیاللهعلیهوآله) » مالی لا أرٰی عَلیکم حَلاوَةَ العِبادة؟! قالوا: وَ ما حَلاوَةُ العِباده؟ قال: التواضُع.
روايت داريم که خدا فرمود: يا احمد، همانطور که من بر پيامبر و امت های گذشته، پنجاه بار نماز را واجب کردم، به تو و امت تو پنجاه بار نماز را واجب ميکنم.
حضرت موسی به پيامبر گفت که امت تو ضعيف است، پس از خدا بخواه که در نماز تو تخفيف دهد. پيامبر از خدا اين را خواست و خدا پنجاه نماز را به اندازهٔ پنج نماز تخفيف داد. منّت خدا بر پيامبر، کم شدن بعضی فريضه هاست. انسان بايد خيلی تنبل باشه که اين پنج نوبت نماز رو هم نخونه يا اونو سبک بشماره…
احساس شما بعد از نماز چیــه؟
نماز که میخوانم فرشته های بالای سرم عزا میگیرند
یک مهندس روسی، تعدادی کارگر ایرانی استخدام کرد. کارگرها موقع اذان، نمازشونو می خوندند. یه روز مهندس روسی بهشون اخطار داد که اگه موقع کار، نماز بخونید آخر ماه از حقوقتون کم میکنم!