نهضت نینوا، نهال و بذری بود که در عاشورا کاشته شد تا در گذر زمان، رشد کند و در عصر ظهور به ثمر بنشیند. به چند نمونه از پیوندهای عاشورا و انقلاب حضرت مهدی (عجل الله فرجه) توجه بفرمایید:
۱- مهدی، منتقم حسین
امام حسین به فرزندش امام سجاد فرمود: فرزندم! به خدا قسم، خونِ من از جوشش نخواهد ایستاد تا آن که خداوند مهدی علیه السلام را بر انگیزد و انتقام خون مرا بگیرد. (معجم الاحادیث الامام مهدی، ج۳، ص۱۸۲)
از حضرت علی در نهج البلاغه آمده:
به راستی که او سپر حکمت را به بَر کرده و حکمت را با تمام آدابش داراست… توجه و معرفت کامل به آن دارد؛ مانند اینکه حکمت، گمشده ی او بوده و همواره آن را می طلبد و آرزو و نیاز اوست که پیوسته [به خاطر شدت اشتیاقش] جویای آن است.
پس آن رهبر موعود، غربت و غیبت اختیار کند هنگامی که اسلام غریب، و در غروب باشد… او باقیمانده ی حجت های خدا و آخرین خلیفه از جانشینان پیامبران است.
معصومین می دانستند به لحاظ اهمیت موضوع مهدویت افراد شیّادی پیدا شده و ادعاهای باطلی می کنند! لذا می بینیم صدها روایت نورانی به عنوان میراثی گران بها، از ایشان به ما رسیده؛ که او خواهد آمد، مردی از اهل بیت و از عترت پیامبر، از نسل فاطمه و از فرزندان حسین بن علی… برای نمونه:
قتاده بن سعید پرسید: «آیا مهدی حق است؟ گفت: آری حق است. گفتم: او از کدام تیره است؟ گفت: از قریش. گفتم: از کدام شاخه ی قریش؟ گفت: از گروه بنی هاشم. گفتم: از کدام گروه بنی هاشم؟ گفت: از فرزندان عبدالمطلب. گفتم: از کدام فرزند عبدالمطلب؟ گفت: از فرزندان فاطمه(سلام الله علیها).»
امام باقر علیه السلام فرمودند: «منظور از فتح، فتح قائم آل محمد علیهم السلام است در دنیا.»
بغداد گرچه مرکز خلافت نبود اما شاهد فتنه ها و آشوب های بسیاری بود. متوکل عباسی ارتشی ایجاد کرد به نام شاکریه؛ این ارتش متشکل از افراد ضد علوی از مناطق مختلف بودند! آنها در سال ۲۴۹ (قمری) با فریاد و جنجال دست به شورش زدند، به زندانها هجوم بردند، یکی از دو پل معروف بغداد را نابود کرده و دیگری را به آتش کشیدند! در سال ۲۵۲ نیز ارتش بغداد دست به شورش زد، مغازه های اطراف پل بغداد را تصرف کرده، غارت کردند و تعدادی را به آتش کشیدند!