access_alarm 1398/12/24

جوان و مسئولیت پذیری

می‌خوام عرض بکنم اگر یک شاهد فقط ما داشته باشیم و اون هم مسئله ازدواج باشه و می‌بینیم که جوون‌هامون با این همه موانع و این همه آسیب باز هم جرأتش رو دارند و دست نمی‌کشند و حتی اینقدری ریسک می‌کنند که بچه می‌آورند؛ دو تا، سه ‌تا، چهار تا، این دیگه چه شاهدی ما بهتر از این می‌خواهیم که اینا اهل ریسکند و از این موانع و خطرات و این‌ها نمی‌ترسند!

 

حالا این که بخش مزاح کار بود ولی واقعش اینه که جوون‌های ما از جهات مختلف، اونقدری که بنده می‌بینم و در ارتباطم؛ واقعا از حیث مسئولیت پذیری، اون‌هایی که مؤمنند؛ دغدغه‌مندند؛ به استعدادهاشون توجه دارند؛ پشت پا نمی‌زنند؛ این‌ها واقعا خودشون رو آماده می‌کنند برای کارهای بزرگ و هر چی کار بزرگتره اتفاقا اینا با یه دلاوری و شجاعت مضاعفی وارد کار می‌شوند و واهمه‌ای ندارند از کار؛ نه؛ الان واقعا اینطور نیست که بگیم که یک جوان نخبه، بااستعداد، باهوش، مؤمن، این مثلا فرار بکنه از کار؛ اتفاقا برعکسه یعنی بیشتر یه عده‌ای که خودشون رو در خطر می‌بینند از جانب این جوانان پرانگیزه، اینا هی سعی می‌کنند که برای این‌ها مانع بتراشند که یک وقتی تاج و تخت و میز و تشکیلاتشون به باد نره و اتفاقا این‌ها سعی می‌کنند در ناامید کردن، بی انگیزه کردن جوان‌ها این‌ها بیشتر از همه دخالت دارند.

 

حالا بگذارید وارد جان کلام بشم شاید از این زاویه به بحث تا حالا خیلی پرداخته نشده و ما هم به عنوان رسانه وظیفمون اینه که خیلی باید تو این مسأله بدمیم؛ گاهی من می‌بینم مثلا تو فضای جامعه، تو فضای رسانه‌ای‌ها، اینقدری هی ما مردم را از مسئولین جدا می‌کنیم انگار دیگه کم کم داره باورمون میشه که مردم یه طیفند مسئولین یه طیف دیگه‌اند.

 

مردم از نظر دیدگاه و انگیزه و این‌ها تفاوتی با مسئولین دارن البته؛ ولی مسئولین برآمده از دل مردمند یعنی این رو نباید ما بینش مثلا تفاوتی قائل بشیم؛ بین مردم و مسئولین، حقیقتا مردم، مسئولین، تک تک این مسئولین رو خودشون انتخاب کردند؛ خودشون سر کار آوردند؛ خودشون قدرت بخشیدند؛ اگه اراده این مردم نبود بسیاری از این مسئولین ما تو اون سطوح بسیار پایین هم حتی شاید صلاحیت نداشتند که بخواهند فعالیت بکنند و فرصتی هم پیدا نمی‌کردند که بخواهند کاری انجام بدهند ولی مردم این‌ها رو آوردند سر کار.

 

بذارید من یک چند تا تعبیر از حضرت امام براتون بخونم خیلی این‌ها جالبه و خیلی باید این گفته بشه.

امام می‌فرمایند: که فرق ما بین جمهوری اسلامی و شاهنشاهی این است که جمهوری اسلامی از مردم است و جمهوری اسلامی رهین همین مردم عادی کشور است و شاهنشاهی می‌گفت: نه، من این طور نیست که به مردم کار داشته باشم؛ ما خودمان باید کارها را… مردم باید تحت سلطه ما باشند و با مردم آن طور می‌کردند.

این یه جمله است از حضرت امام که خیلی جالبه؛ یه جمله دیگه هم اینه که می‌فرمایند: امروز کشور شما دست خودتان است؛ نه یک کسی بالای سر شماست که بخواهد به شما حکومت کند؛ نه مستشاری از کشورهای دیگر دارید و نه کارشناسان، همه چیز دست خود شماست و مسئول خود شمایید.

 

در رژیم سابق ملت می‌گفت: خوب من چه بکنم؟ به دست من چیزی نیست؛ اگر سوال می‌شد؛ امروز که همه چیز در دست خود شماهاست؛ دیگر این عذر پذیرفته نیست که من چه کنم؟

خیلی این عبارت از حضرت امام جای دقت و تامل داره که ما نباید بدمیم در این که مردم احساس بکنند واقعا هر چی اینا بخواهند؛ هر چه این‌ها تلاش بکنند فایده‌ای نداره و آخرش همونی که مسئولین بخواهند انجام میشه.

رهبر انقلاب فرمودند: که این موشک‌هایی که به عین الاسد خورد؛ سوختش اون فریادهای انتقامی بود که مردم کف خیابان سر دادند.

این درخواست‌ها این مطالبات اگر نباشه هیچ اقدامی در سطح بالا انجام نمی‌شه؛ اتفاقا آمریکا هم از اون چهار تا موشکی که می‌خوره تو عین الاسد نمی‌ترسه؛ اون چهار تا رو می‌تونست با شصت ‌تا موشک جواب بده؛ او از همین فریاد که سوخت این موشکه می‌ترسه و می‌دونه که اگر بخواهد ده ‌تا دیگه جواب بده این فریاد محکم تر میشه.

 

و این نشون میده که مردم ما چقدر نقش دارند در تصمیمات کلان؛ اولین باری بوده در تمام این سال‌های بعد از جنگ جهانی که یک تعرض و حمله جدی، مقتدرانه، محکم و شفاف صورت گرفته به یکی از پایگاه‌های آمریکا تو این منطقه و او حتی نتوانسته نُطُق بکشه؛ خب این از کجا بود؟ از این که ببینه مردم پشت این ماجران؛ جوون‌ها پشت این ماجران؛ او نگاه می‌کنه در مصلای تهران بعد از این که حاج قاسم سلیمانی به شهادت می‌رسه؛ همه جوان‌ها، چند هزار نفر با هم رجز انگلیسی می‌خوانند برای آمریکا.

 

خب این‌ها دیده میشه؛ ما چطور اینجاها نقش داریم؟ تو همه عرصه‌ها همینه؛ تو اقتصاد هم همینه؛ تو مشکلات معیشتی هم همینه؛ مردم نقش دارند؛ جوون‌های ما نقش دارند؛ خیلی وقت‌ها این‌ها گفته نمی‌شه خب اینها دلسردی میاره؛ نا امیدی میاره؛ من اگه بدونم هر چقدر هم تلاش بکنم؛ آخر تقدیراتم به دست چهار تا مسئولی مثلا می‌خواهد اداره بشه؛ برنامه ریزی بشه که دغدغه‌ای ندارند؛ اهتمامی ندارند؛ تلاشی ندارند؛ قطعا من ناامید و دلسرد میشم؛ ولی اگر بدونم من می‌تونم گفتمان ساز باشم؛ جریان ساز باشم؛ مطالبه بکنم؛ به صلابه بکشم مسئولین رو؛ این اگر در مردم دمیده بشه قطعا اوضاع عوض میشه.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *