«مورسایلین پیرزادا» اگر چه مسلمانزاده بود اما اعتقادات ضعیفی داشت و اهل انجام مناسک دینی نبود. بزرگترین آرزوی او ستارهشدن در بالیوود و سرگرمیاش خرید از پاساژهای گرانقیمت دبی بود تا اینکه…
اولین باری که با خانواده ام درباره اسلام و مسلمان شدنم حرف زدم با مخالفت شدیدشون روبرو شدم و منو خیلی محدود کردند، تقریباً همه دوستام رو هم از دست دادم.
امام خمینی : اگر تمام انبیا علیهم السلام در یک عصر مجتمع میشدند، هیچ اختلافی نداشتند.
« خدا از بنده ای که در بین همراهان برای خودش امتیازی قائل باشه بیزاره! » محال بود به کاری مشغول باشیم و پیامبــر قسمتی از اون کار رو به عهده نگیرند.
« از آنجایی که اشخاصی، تحت تاثیر افکار من به گمراهی افتاده اند، بدین وسیله می خواهم زیــان عظیمی که ممکن است به آنها زده باشم را جبران کنم… »
– فلو –
اسلام ، کامل است اما من نیستم؛ اگر از من اشتباهی سر زد این عیب را به من نسبت دهید، نه دینم…
هاج و واج مونده بودم!!!!
نمی دونستم چیکار باید انجام بدم ! جز اینکه از شرمندگی سَرم پایین افتاده بود…
ما بسیاری از جزئيات معراج رو خبر نداريم. يکی از مشاهدات پيامبر در آسمانها «ديدن انبياء» بود. پيامبر در آسمان اول حضرت آدم، در آسمان دوم حضرت عيسی، در آسمان ششم حضرت موسی و در آسمان هفتم حضرت ابراهيم را ديد. وقتی ایشان به هر کدام از پيامبران میرسيد آنها اظهار ارادت میکردند و خوش آمد میگفتند.
يكی از مسلمانان بالای كوه ميره و ميگه: اليوم يوم الملحمه «امروز روز انتقام است »
پيامبر اونو توبيخ ميکنن و ميفرماین: اليوم يوم المرحمه « امروز روز رحمت است »
وقتی جعفر بن ابوطالب (برادر امام علی علیه السلام)، شهید شد، پیامبــر(ص) به حضرت زهــرا(سلام الله علیها) فرمودند: «تا سه روز برای أسماء بنت عمیس غذا ببرید تا اینطوری دلداریش داده باشیم»
دقیقا مثل کاری که امروز ما می کنیم!!!