شخصی نقل میکنه: برای درس و بحث به شهر قم آمدم. شبی آقای بهجت رو خواب دیدم و تمام شبهات و سئوالاتم رو مطرح کردم و ایشان هم جواب دادند. فردای آن روز (که جمعه بود) رفتم به جلسه آیت الله بهجت، تا خوابم رو به ایشان بگم.
وقتی به آنجا رسیدم، آقا فرمودند: جواب سؤال هایت همان هایی بود که در خواب گفتم. تردید نکن.
انقلابی که سرآغازش از مکۀ مکرمه بود و مقدماتش را تمام انبیاء فراهم کرده بودند. بذر شجرۀ طیبۀ «انقلاب اسلامی» در کنار چشمۀ زمزم به دستان پاک پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) کاشته شد. در مکه آن را سرکوب کردند، از مدینه سربرآورد. در مدینه مظلوم واقع شد، در کوفه به اقتدار رسید. در کوفه با ناجوانمردی خواستند آن را به خاک بسپارند، در کربلا قیام کرد. در عاشورا آن را به خاک و خون کشاندند تا نابودش کنند، ریشههای خود را در دل زمین گستراند و جاودانه شد؛ تا در زمان ما جلوهگر گشت و ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ سرزمین ما را رویاند. ما از این شجرۀ تنومند طیبه که در جان جامعۀ ما سر از خاک تاریخ بیرون زده بود، شاخهای با نام «جمهوری اسلامی ایران» دریافت کردیم و آن را به مثابه نهالی نهادینه کردیم که زیر سایۀ آن زندگی کنیم.
به زبون روان و ساده
با شنیدن جوابهای خواستگار به این سئوالات اونو بهتر میشناسین
فقط دو تا تذکر:
اگه صلاح می دونید به ترتیبی که نوشتم ، سئوالاتو بپرسین
بعد از هر علامت سئوال صبر کنید تا اون جواب بده
جواب که داد سئوال بعدی رو بپرسین
استاد:چرا وقتی عصبانی هستیم داد میزنیم؟
یکی ازشاگردان گفت:چون دران لحظه خونسردیمان را ازدست میدهیم!
استادگفت:این درست،اما چرا با وجودی که طرف مقابل کنارمان است داد میزنیم؟
یه روز یه پسر انگلیسی میاد با طعنه به یک پسر ایرانی میگه:
چرا خانوماتون نمیتونن با مردا دست بدن یا لمسشون کنن؟؟
یعنی مردای ایرانی اینقدر شهوت پرستن که نمیتونن خودشون رو کنترل کنن؟؟
اما ۵۰شبِ پیش، ماشین زد به دخترم، ۹سالشه، خون ریزی مغزی کرد! دکترا گفتند ضربه شدید بوده، خیلی بتونیم نگهش داریم نهایتا ۳ روزه! به دکتر گفتم از هر جای دنیا میخای دکتر بیاری بیار، پولش با من. گفت: چرا متوجه نیستی؟! ضربه به مغز شدید بوده، اصلا نمیشه کاریش کرد! شروع کردم به دَری بری گفتن که شماها فقط اسمتون دکتره! هیچ کاری بلد نیستید…
۱. شیخ فضل الله نوری رو ناراحت دیدم
گفتم: چرا پریشونی؟!
گفت: خدا بهم پسری عنایت کرد، همسرم شیر کافی نداشت
پیگیری کردیم تا اینکه خانمی پذیرفت چندروزی فرزندمون رو شیر بده
امروز فهمیدم او ناصبی ست (دشمن اهل بیت)
حالا چه کنم؟!
«چطور وعدهٔ رسول خدا(ص) درمورد به حکومت رسیدن بنی عباس محقق شد، اما وعدهٔ ایشون درباره فرج آل محمد هنوز محقق نشده؟!»
علی بن یَقطین گفت: «پدرجان! اگه به ما گفته بودند امر فرج، دویست یا سیصد سال طول میکشه، اون موقع مردم قسی القلب میشدند!!»
انواع پیامهای گوشی همراه شما، حتی اگه همیشه حدیث و اخبار مهم و مفید باشه – که به صورت نامنظم در هر لحظه ای از شبانهروز میرسه – اگه شما با همون بینظمی پیامها رو دریافت کنید و به صورت منفعلانه به گوشی مراجعه کنید و آن اطلاعات و اخبار خوب و مفید رو مطالعه کنید، به مرور بسیاری از قوای ذهنی خود را از دست خواهید داد و چیزی از قدرت حافظه و تمرکز شما باقی نخواهد ماند!!
رفيقی داشتم که اهل معرفت بود. بيشتر اوقات، تنهايی میرفت قبرستون و اونجا مینشست فکر میکرد. یکبار ازش پرسيدم تا حالا تو قبرستون چيز عجيبی به چشمت نخورده؟ گفت: اتفاقا دیروز یه کسی رو دفن کردند، بستگانش که رفتند برای من مکاشفه ای رخ داد. ديدم جوانی بسيار زيبا و خوش عطر به قبر نزديک شد و بعد ناپديد شد.
1- تواشیج زیبای “الله الخالق اکرمنا”
2- شعر “پروردگارا”
3- شعر “قرآن بخوان ”
4- شعر “لالالایی مهدوی ”
سه نفر از رزمنده های مقاومت اسلامی رو دیدم که آهسته داشتند به سمت ما نفوذ میکردند تا سربازامون رو غافلگیر کنند.
به نظرم اومد اونا هدفهای بسیار آسونی هستند، لذا همین که خواستم هدفگیری کنم و بطرفشون شلیک کنم، ناگهان با مردی سوار بر اسب و شمشیر به دست مواجه شدم که ضربه ای به من وارد کرد و از نظرم دور شد!! ….خیلی وحشت زده شده بودم!!!
جوونی رو که متهم به قتل دختری بود، ازش پرسیدند: چطور شد که همچین جنایتی رو انجام دادی؟
گفت: من مجرد بودم، به هزار زحمت دیپلم گرفتم و رفتم دانشـگاه. اونجا هم چشمم به دخترای زیادی میفتاد که با لباسای چسب و بدن نما و با سروصورت آرایش کرده توحیاط دانشگاه قدم می زدن.. توی کلاس ها بودند.. رعایت هیچی هم نمی کردن! منم که هم جوون، هم مجرد… با دیدنشون خیلی تحریک میشدم و انصافا بهم فشار میومد!
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
قبل از ظهور حضرت قائم (عج)، برای مؤمنان از سوی خداوند نشانه هایی ست:
قطعا همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی و کاهش در مال ها، جان ها، میوه ها آزمایش می کنیم، بشارت ده به استقامت کنندگان.
زليخا تمام درها رو محکم بست تا کسی نفهمه ولی هيچ داستانی مثل داستان زليخا نبود که به گوش همه نرسه!
برادرای يوسف، برای يوسف چاه رو انتخاب کردند ولی خدا به او جاه داد!
همهٔ مشرکين مکه بسيج شدند پيامبر رو بکشند ولی خدا بوسیلهٔ تار عنکبوت پيامبر رو در غار حفظ کرد!