جوجه رو آخر پائیز می‌شمارند !!

او دانشمند بود، کلی شاگرد داشت، اهل عبادتم که بود، شده بود “نورٌ عَلی نور” دعا می‌کرد مستجاب میشد..

آنها در فساد غوطه ور بودند، هم فساد اعتقادی، هم فساد عملی! اهل جادو جَمبَــلَم که بودند، شده بودند “ظلمت عَلی ظلمت” پَست تر از اونــا نمیشد پیدا کرد..

یه بچه شیعه باید جواب این سؤال رو بلد باشه!

یه سؤال مهم:
اون همه آدم تو غدیرخم بودن،مگه میشه یهو خیلیا انکارش کنن؟!!!
آقای قرائتی گفت: یه بچه شیعه باید جواب این سؤال رو بلد باشه!
خود حاجی جواب رو با یه شاهد قرآنی ثابت کرد.

معلم قرآن و قمه ‏‌زنی!

در شهری، ماه محرم، افراد زیادی قمه میزدند.
ایام محرم بود. اعلام کرده بودن قرائتی میاد.. مسجد پر از جمعیت شده بود…
وقتی وارد شدم گفتند: آقای قرائتی اومده برا قمه‎زنی بگه!
گفتم: شغل من چیه؟ گفتند: تو معلم قرآنی
گفتم: به عنوان معلم قرآن قبولم دارید؟ گفتند: بله قبولت داریم ولی حرف از قمه نزن، فقط قرآن بگو

کدهای پيشواز ایرانسل ( سخنان مقام معظم رهبری)

۴۴۱۲۰۵۰ مقام معظم رهبری توصیه به جوانان
۴۴۱۸۲۸ مقام معظم رهبری ‌ کجایند عمارها
۴۴۱۲۴۲۸ مقام معظم رهبری وظیفه امروز ما
۴۴۱۲۱۵۵ مقام معظم رهبری شور انقلابی
۴۴۱۲۴۲۵ مقام معظم رهبری همت کنیم

معاویــــه هم اعتراف کرد…

خوب می دونیم معاویه یکی از سرسخت ترین دشمنان حضرت علی(علیه السلام) بود. با این که همیشه سعی داشت به دروغ، چهره ای نامناسبی از امام معرفی کنه اما گاهی او هم اعتراف می کرد…

خسته شدن از ظلم به تنهایی کافی نیست …

«خسته شدن از ظلم به تنهایی کافی نیست» باید « تحمل عدالت» رو هم داشته باشیم!
مردم ریختند در خونه علی و اصرار کردند که: « یاعلی! شما بیائید حکومت رو به عهده بگیرید » اما حضرت فرمودند: « نه! منو رها کنید! » (نهج البلاغه/خطبه۹۲)
علت امتناع حضرت این بود که
هر چند مردم از ظلم خسته شده بودند اما خواهان عدالت هم نبودند!!

آیا می دونید چرا خوردن «خون» حرومه؟

“خون” ماده ای کاملا آماده ست برای پرورش انواع میکروبها ⇜ تمام میکروب ها که وارد بدن میشن به خون حمله میکنن و اونجا رو مرکز فعالیت خودشون قرار میدن❢ به همین دلیل «گلبول های سفید» که سربازان کشور تن انسان به حساب میان، دائما در منطقه خون، پاسداری میکنند تا میکروب ها به این سنگر حساس [که به تمام مناطق بدن ارتباط داره] راه پیدا نکنند.

خنده ی حلال

می گویند شیشه ها احساس ندارند، اما وقتی روی شیشه بخار گرفته نوشتم دوستت دارم، آرام آرام گریست …

.

.

یه بار هم نوشتم : دوستت ندارم ، باز هم گریست !

یه بار دیگه نوشتم : سلام ، خوبی شیشه ؟ باز گریست !

فکر کنم افسردگی داره دیوونه …