مولوی اهل تسنن بهم گفت: چرا شما شیعه ها نمازِ ظهروعصر و مغرب عشا تونو باهم میخونید؟! در صورتیکه پیغمبر فقط در موقع سفر یا خطر اجازه داده باهم بخونیم!
گفتم چون کتابهای شما رو با دقت خوندم. تعجب کرد!!
همونطور که
ذرات چربیِ پخش شده مَشکِ دوغ، در اثر تکان دادن مَشک، در «یکجا» جمع میشن.
در این باره خداوند میفرماید:
آنگاه که زمین به «لرزش شدید خود»، لرزانده شود، و بارهای سنگین خود را بیرون افکند.
علت دوری شما از ما، چند گناهی بود که انجام می دادی.
و فرمودی: پشت پرده ی غیبت بودنم به خاطر اعمال بد شما شیعیان است و اگر شما پیمان پاکی که با امامان خود بسته بودید را فرامــوش نمی کردید، پرده ها کنــار میرفت..
در یک روز تعطیل، یکی از سرمایه داران تهران به دور از چشم مردم و بدون اطلاع خانواده میره به اتاق کارش (اتاق پشتی مغازه اش) تا پول هاش رو بشماره! شروع میکنه به شمردن اسکناس ها… در آخر، وقتی میخاد بیاد بیرون، میبینه در رو بسته و کلید رو پشتِ در جا گذاشته!! اتفاقا چند روز تعطیلی هم بود و او در کنار میلیونها تومن پول مُرد…
۴۴۱۲۰۵۰ مقام معظم رهبری توصیه به جوانان
۴۴۱۸۲۸ مقام معظم رهبری کجایند عمارها
۴۴۱۲۴۲۸ مقام معظم رهبری وظیفه امروز ما
۴۴۱۲۱۵۵ مقام معظم رهبری شور انقلابی
۴۴۱۲۴۲۵ مقام معظم رهبری همت کنیم
« از آنجایی که اشخاصی، تحت تاثیر افکار من به گمراهی افتاده اند، بدین وسیله می خواهم زیــان عظیمی که ممکن است به آنها زده باشم را جبران کنم… »
– فلو –
كوتاه كن كلام… بماند بقيه اش
مُرده ست احترام… بماند بقيه اش
از تيرهای حرمله يك تير مانده بود
آن هم نشد حرام… بماند بقيه اش
“اعتراض مطلق و بی بندوبار” مانند اینه که حضرت یعقوب(علیه السلام) به بوی پیراهن یوسف(علیه السلام) بی اعتنا باشه و به این بهانه که منتظر دیدار خود یوسف است، آثار ایشون رو بیمقدار بشماره؛ و یا هنگامی که پیراهن را به او میرسانند، به جای نوشیدن جرعه ای از چشمــه وصـــال و متبرک کردن ِ چشمانش به پیراهنی که بوی دلدار رو میدهد ( که نتیجه اش بینایی اوست)، اعتراض کنه که « من عمری ست منتظر یوسفم، حالا برای من پیراهن میآورید! » و پیراهن رو به کناری پرتاب کنه!
اگر انسان کامل بخواهد به شکل مکتوب در آید، صورتش میشود قرآن کریم، همانگونه که امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) قرآن ناطق بودند.
وقتی که یزید بعد از پدرش(معاویه) کار رو دست گرفت، تاکید کرد حسین باید بیعت کنه اما امام نپذیرفتند. ایشان ایام حج، رفتند به سمت مکه برای حج › از ۱۰ تا فرع دین، یکیش حجه. رفتند اما حج رو نیمه تموم گذاشتند! این درس داره!!!
حج رها شد برای تحقق دو فرع دیگه: «جهاد» و «امر به معروف نهی از منکر» که رفتند به سمت کوفه…
حضرت علی فرمودند: بخاطر حفظ اسلام، وحدت..
ابوسفیان گفت: بر پدر وحدت!!
(جسارت نشه ها! قصد انتقال گوشه ای از تاریخ بود!)
همین دیگه.
اصلنم به ما ربطی نداشت!!!
لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ
خدا دوست نداره كسى، بديها (ى شخصی ديگران) رو اظهار كنه!
امام صــادق(علیهالسلام) : آنچه به مصلحتِ بدن انسان بوده، خدای تعالی حلال کرده و آنچه مُضر برای بدن بوده حرام کرده…
امام صادق(علیه السلام) در جواب سئوال هشام فرمودند: «به راستی خداوند روزه را واجب کرد، تا به وسیله آن بین تهیدستان و ثروتمندان برابری ایجاد کند و ثروتمندان که هرگز درد گرسنگی و فقر را احساس نکرده اند، هرگاه [خوردنی و آشامیدنی] را اراده نموده اند برایشان میسّر بوده. پس خداوند روزه را واجب نمود تا سرمایه داران مسلمان، گرسنگی و درد فقیران را لمس نمایند تا برابر آنان شفقّت ورزند و ترحّم کنند.»
مدتها فکرم مشغول بود به اینکه خدا «شمر» (ملعون) رو به چه شکلی عذاب میکنه؟! تا اینکه شبی در عالم رؤیا دیدم که امیرالمؤمنین(علیه السلام) در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی ای نشسته و من هم در خدمت ایشون هستم. در کنارشون دو کوزه بود، فرمودند:
این کوزه ها رو بردار و برو از آنجا آب بیار … و اشاره به محلی کردند که بسیار باصفا و با طراوت بود؛ استخری پرآب، اطرافش درختانی بسیار شاداب، که صفا و شادابی محیط و گیاهانش قابل وصف نبود!!