جبران اشتباه، کجایی رفیق من؟

پیراهن سیاه… کجایی رفیق من؟
اندوه و اشک و آه! کجایی رفیق من؟

بوی محرم است فضارا گرفته است
ای بی نظیر ماه، کجایی رفیق من؟

صرفا جهت اطلاع ….

بابا داشت روزنامه میخوند بچه گفت: بابا بیا بازی!
بابا که حوصله بازی نداشت ی تیکه از روزنامه رو ک نقشه دنیا بود

انگشتام رو لِه میکنم…

عراقی های بعثی، تعدادی از بچه ها رو به زور بردن سر کار. گفته بودن بهتون حقوق هم میدیم، ولی نگفته بودن که بناست چه کاری انجام بدن. بچه ها وقتی به محل میرسن می بینن عراقی ها بساط «بلوک زنی» پهن کردند. «همه میدونستن که زدن بلوک، کمک به خط دشمنه» سنگرهاشونو محکم میکنن. وقتی فرمانده عراقی دستور میده که بچه ها مشغول بشن، هیچکی پا پیش نمیذاره! شیپور تهدید نواخته میشه!

طنزی تلخ: ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺵ ﻭ ﺍﻭﺑﺎﻣﺎ ﺩﺭ ﯾﮏ سالن ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ .

ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺵ ﻭ ﺍﻭﺑﺎﻣﺎ ﺩﺭ ﯾﮏ سالن ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ .
ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﻣﯿﺮﺳﻪ ﻭ ﻣﯿﭙﺮﺳﻪ :ﭼﯿﮑﺎﺭ ﺩﺍﺭﯾﻦ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻦ؟
ﺑﻮﺵ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯽ ﺩﻩ “: ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻧﻘﺸﻪ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺳﻮﻡ ﺭﻭ ﺗﻨﻈﯿﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ “.
ﯾﺎﺭﻭ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﻪ “: ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻗﺮﺍﺭﻩ ﺑﯿﺎﻓﺘﻪ ؟ !

وقتی متکبران امت مرا دیدید بر آنها تکبر کنید

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌فرمودند: وقتی متکبران امت مرا دیدید بر آنها تکبر کنید، چون این کار موجب ذلت و خواری ایشان است.
وَ إذا رَأیتُم المتکبّرینَ مِن أمَّتی، فَتکبَّروا علیهم فإنَّ ذلک لهم مَذلَّة وَ صِغار.

قبلا تو مهمونی ها همه به شکل (O) میشستند و باهم حرف میزدند.

قبلا تو مهمونی ها همه به شکل (O) میشستند و باهم حرف میزدند.
یکم که گذشت تلویزیون اومد تو خونه ها همه تو مهمونی ها به شکل ( ن ) مینشستند. تلویزیون جلو بقیه روبروش!
اما الان ها
همه تو مهمونی ها اینجوری مینشینند : : : : : : : : : : . .
هر کسی با گوشی خودش ( : ) !!
اگه گفتی اون دو نقطه تنها آخر کیه هستند!!؟؟

پدرم زياد عادت به نصيحت نداشتند … (آيت الله بهجت)

در گذشته، عالِمی بوده که مجبور بوده با فرزندش در يک اتاق زندگی کند، آنقدر آن عالم با حيا بوده که خجالت می کشيده جلوی پسرش پای خود را دراز کند، به همین خاطر به فرزند خود گفته يک پرده ای در اين ميان بکشيم که موقع استراحت راحت باشيم.

بستگی داره تو دست کی باشه!

یه توپ بسکتبال
تو دست من تقریبا ۱۰۰ هزار تومن می ارزه
اما تو دست مایکل جُردن بیش از ۵۰۰ هزار تومن!
بستگی داره توپ تو دست کی باشه!

چقدر بزرگــــ شدی رفیق!

دوست صمیمی بودیم ولی مدت زیادی می شد که همدیگه رو ندیده بودیم. نشستیم و از اتفاقاتی که در تمام این سالها رخ داده بود با هم حرف زدیم؛ از زندگی.. کار.. خانواده…. تلخ و شیرین های زیادی بود برای گفتن.

فتح کاخ سفید !

گروهی از مسلمانان، کاخ سفید را فتح خواهند کرد؛ کاخی که نمادی از کاخ کسریٰ و آل کسریٰ است.

جشن گرفتن به دور از دوراندیشی ست!

هرگز پيشنهاد صلح از طرف دشمن را كه خشنودی خدا در آن است رد مكن، كه آسايش رزمندگان، و آرامش فكری تو، و امنيّت كشور در صلح تأمين می گردد.
لكن زنهار زنهار از دشمن خود پس از آشتی كردن، زيرا گاهی دشمن نزديك می شود تا غافلگير كند، پس دور انديش باش، و خوشبينی خود را متّهم كن. حال اگر پيمانی بين تو و دشمن منعقد گرديد، يا در پناه خود، او را امان دادی، به عهد خويش وفادار باش، و بر آنچه بر عهده گرفتی امانت دار باش، و جان خود را سپر پيمان خود گردان، زيرا هيچ يك از واجبات الهی همانند وفای به عهد نيست…

داستانک بسیار زیبا

زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهره های زیبا جلوی در دید.
به آنها گفت: « من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.»
آنها پرسیدند:« آیا شوهرتان خانه است؟»
زن گفت: « نه، او به دنبال کاری بیرون از خانه رفته.»
آنها گفتند: « پس ما نمی توانیم وارد شویم منتظر می مانیم.»