بعضی از مشکلات جامعه ما به گونه ای هستند که اگر حل شوند به وضع مطلوب بسیار نزدیک تر می شویم و این مژده ی مولای ماست که در توقیع شریف خود به شیخ مفید(ره) فرمودند: «وَ لَو أنَّ أشیاعَنا وَفَّقَهُمُ اللّه لِطاعَتِه عَلی إجتماع مِنَ القلوب فی الوفاء بِالعَهدِ عَلَیهِم…»
جمعی از اهالی فرهنگ و هنر در یکی از بیمارستانهای تهران به عیادت رهبر فرزانه انقلاب رفتند. “الهام چرخنده” بازیگر سینما و تلویزیون نیز که همراه با این گروه از حضرت آیت الله خامنه ای عیادت کرده است به خبرنگار مشرق گفت: خدا را شاکرم که توفیق زیارت ایشان را نصیب من کرد. من با دیدن ایشان روزی خودم را تا آخر عمر گرفتم.
هر شب ز غم دوری تو خواب ندارم
فکر دل من کن که دگر تاب ندارم…
يكی از مسلمانان بالای كوه ميره و ميگه: اليوم يوم الملحمه «امروز روز انتقام است »
پيامبر اونو توبيخ ميکنن و ميفرماین: اليوم يوم المرحمه « امروز روز رحمت است »
در یکی از روزهایی که محل کارم بودم، خانم محترمی با چادر اما بسیار پریشون وارد شد و گفت: رئیس اینجا شمایید؟ گفتم رئیس که نه! خدمتگذارم، بفرمائید.گفت: میتونم باهتون راحت تر صحبت کنم؟ گفتم بفرمایید
گفتم: آقا تعارف نداریم که! من خودمو یه آدم تحصیل کرده میدونم، ضمنا واسه جامعه هم فایده داشتم، نماز و روزه و واجباتم که دارم، حالا “من چطور خودمو از اون معتاد یا آدم فاسد بهتر ندونم؟!”
گفت: آیا احتمال میدی همون معتاد یا فاسد، تو زندگیش کارای خوبی هم کرده باشه؟ جوانمردی، کمک به دیگران…
گفتم: خب بله
منشین با بَدان که صحبت بد
گرچه پاکی ، تو را پلید کند
آفتاب گرچه روشن ست، اورا
پاره ای ابر ، ناپدید کند
کسی که خیالش از خودش راحت باشه، معلومه که به عیب گرفتن از دیگران مشغول میشه! البته باید توجه داشت که “عیب جویی” با “تذکر دادن” فرق داره! و فرقش در نوع انتقال مطلب، قابل احساسه…
گنــ ـاه، خانه قلبم را تیره میکند و شما که نورانی ترین هستی، در خانه سیاه نمی مانی..
آن وقت خانه ی دلمان سوت و کور میشود مثل خرابـــه ها… مگر اینکه “توبه” آن تیره گی ها را از دل ببرد و دوباره پذیرای شما شویمـ…
درخت های بلند صنوبر را دیده ای؟!
در برابر تندبادها میشکنند و آسیب میبینند و هر شاخه ای از آنها به سمت و سویی پرتاب میشود! چرا؟ چون صنوبر در برابر طوفان، انعطاف پذیر نیست و «ایستادگی کردنَش، شکسته شدنش» خواهد بود…
اسلام ، کامل است اما من نیستم؛ اگر از من اشتباهی سر زد این عیب را به من نسبت دهید، نه دینم…
در آلمان
دَم ِ مغازه ای نشسته بودم
مشتری ای برای خرید کتری وارد شد و قیمت ها رو می پرسید…
فروشنده، قیمت کتری ای که بدتر بود رو ، بالاتر از بقیه گفت.
شخصی از حضرت علی (علیه السلام) پرسید: حکمت دو سجده در نماز چیه؟ حضرت فرمودند: سجده اول یعنی «خدایا منو از این خاک آفریدی» وقتی سر برداشتیم یعنی «از همین خاک منو بیرون آوردی» و اینکه بار دوم سر به خاک میذاریم یعنی «خدایا منو به این خاک بر می گردونی» و چون دوباره سر از سجده بر میداریم یعنی « و از همین خاک دوباره بیرون می آوری ام.»
حاج آقا ماندگاری تو یکی از منبر هاش به نقل از یه استاد دانشگاه فرمود:
یه استاد دانشگاه میگفت خوابیده بودم خواب شهید همت رو دیدم با موتور اومد به من گفت بپر بالا نشستم پشت موتورش همین طور که داشت تو خیابونای تهران می رفت چشمم به اسم خیابونا و کوچه ها میافتاد انگار داره بهم آدرس میده خلاصه از کوچه ها وخیابونا که گذشتیم در یه خونه رسیدیم!
دوست صمیمی بودیم ولی مدت زیادی می شد که همدیگه رو ندیده بودیم. نشستیم و از اتفاقاتی که در تمام این سالها رخ داده بود با هم حرف زدیم؛ از زندگی.. کار.. خانواده…. تلخ و شیرین های زیادی بود برای گفتن.