او کرده قیام ، تا که « انسان » باشیم
چون خون خدا بیا مسلمان باشیم
یا حداقل شبیه سلمان باشیم
مولا ، سگ آستان نمی خواهد مرد !
او کرده قیام ، تا که « انسان » باشیم.
چون خون خدا بیا مسلمان باشیم
یا حداقل شبیه سلمان باشیم
مولا ، سگ آستان نمی خواهد مرد !
او کرده قیام ، تا که « انسان » باشیم.
روزى حضرت اميـــر(عليهالسّلام) از جلوی مغازه قصّابى ای مىگذشت و قصاب که گوشت خوبی داشت، گفت: ای اميرالمومنين! گوشت خوبى دارم مقدارى بخرید؟ امام فرمودند: پول آماده اى ندارم. عرض کرد: آقا من صبر میکنم تا هر وقت داشتيد بدهيد؟
حضرت فرمودند: من بر خوردن گوشت صبر مىكنم.
بعضیا وقتی که به عبادتی می رسند مثلا نماز می خوانند، دیگه اصلا نگرانی ای ندارند که آیا این نماز مورد پسند خدا واقع میشه یا نه؟ یا آیا روزه ای که می گیرند مورد پسند قرار می گیره یا نه؟ در حالی که برای بسیاری از امور دیگه ی زندگی، چنین نگرانی هایی دارند!
خیلی ببخشید، انگار از خدا طلبکارند و همین مقدار عبادت ناچیز را هم زیادی می دانند! اینجاست که بعضی از “روزه” چیزی جز یک ماه گرسنگی و تشنگی عایدشون نمیشه!
حال کارمند بانک با دادن و گرفتن این همه پول تغییر نمیکنه، ما هم با اومدن و رفتن دنیا تغییر نکنیم.
همونطور که از دادن پول به بانک ناراحت نیستیم چون جاش محفوظه، از انفاق در راه خدا هم ناراحت نباشیم چون جاش محفوظه (نحل/۹۶)
اگه در پناه بانک، مال مون حفظ میشه، در پناه ایمان هم اعمال مون حفظ میشه.
۱. شیخ فضل الله نوری رو ناراحت دیدم
گفتم: چرا پریشونی؟!
گفت: خدا بهم پسری عنایت کرد، همسرم شیر کافی نداشت
پیگیری کردیم تا اینکه خانمی پذیرفت چندروزی فرزندمون رو شیر بده
امروز فهمیدم او ناصبی ست (دشمن اهل بیت)
حالا چه کنم؟!
گرچه بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند، هر یوسفی که یوسف زهرا نمیشود؛ اما ناخودآگاه برایم تداعی میشود آنگاه که براداران خطاکار یوسف، به محضرش شرفیاب شدند و یوسف به آنها گفت:
– هَل عَلِمتُم ما فَعَلتُم بیوسف و أخیه؟!
هیچ میدانید با یوسف و برادرش چه کردید؟
جبهه جای غیبت کردن نبود و زمینه ای هم برای دامن زدن به مسائل دیگران وجود نداشت. البته بچه ها هم متوجه بودند و حساس! وقتی در بین صحبتهای دو نفر، احیانا پای کسی به میان میآمد، بقیه ی کسایی که در چادر یا سنگر بودند درصدد بر میومدند تا….
به زبون روان و ساده
با شنیدن جوابهای خواستگار به این سئوالات اونو بهتر میشناسین
فقط دو تا تذکر:
اگه صلاح می دونید به ترتیبی که نوشتم ، سئوالاتو بپرسین
بعد از هر علامت سئوال صبر کنید تا اون جواب بده
جواب که داد سئوال بعدی رو بپرسین
همونطور که
ذرات چربیِ پخش شده مَشکِ دوغ، در اثر تکان دادن مَشک، در «یکجا» جمع میشن.
در این باره خداوند میفرماید:
آنگاه که زمین به «لرزش شدید خود»، لرزانده شود، و بارهای سنگین خود را بیرون افکند.
حضرت علی فرمودند: بخاطر حفظ اسلام، وحدت..
ابوسفیان گفت: بر پدر وحدت!!
(جسارت نشه ها! قصد انتقال گوشه ای از تاریخ بود!)
همین دیگه.
اصلنم به ما ربطی نداشت!!!
ﺷـﯿﻄﺎﻥ ﻫﻢ ﻗﺮﯾﺐ ﺑﻪ ۶۰۰۰ ﺳـﺎﻝ ﻋﺒـﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩ،
ﻋـﺎﺑـﺪ ﺷﺪ، ﺍﻣﺎ
“ﻋـَﺒـﺪ ” ﻧـﺸﺪ …
ﺗــﺎ ﻋـَﺒـﺪ ﻧـﺸﻮﯼ، ﻋﺒﺎﺩﺗﺖ ﺳـﻮﺩﯼ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻧـﺪﺍﺭﺩ؛
ﻋـَﺒﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﯾﻌﻨﯽ:
ﺑﺒـﯿﻦ ﺧﺪﺍﯾﺖ ﭼﻪ ﻣﯽﺧـﻮﺍﻫﺪ، ﻧﻪ ﺩﻟﺖ …
ﮐﺎﺵ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﺑﻔﻬﻤﻴﻢ “
اونقدر عصبانی بودم که اصلا نفهمیدم در حضور پیامبر چی میگم! با همون عصبانیت و پرخاش گفتم: ای سیـــــــاهِ زشت!!
هنوز این حرفم کامل از دهنم خارج نشده بود که پیامبر با حالتی سخت ناراحت، به من فرمودند: آیا به خاطر سیاهی اش اونو سرزنش میکنی در حالی که سفید بر سیاه فضیلتی نداره مگر به واسطه اعمال و رفتار؟!
بعضیا فقط برای حاجت ها و غصه هاشون سراغ امام رضا ميرن! تو خوشی هات هم پیش امام رضا(علیه السلام) برو.
بزرگی تعریف میکرد:
«یه وقتی خيلی تنگدست بودم. به همین خاطر تصمیم گرفتم چیزهایی که میخام رو برا امام زمان(عج) بنویسم! نامه که تموم شد، در زدند! ديدم یه کسی عَبا روی سرش کشیده و کيسهٔ بزرگی تو دستشه! اونو گذاشت و گفت: اينا چيزائیــــه که ميخواستی ولی امام زمان(عج) رو فقط بخاطر اين چيزا نخواه!»
يكی از مسلمانان بالای كوه ميره و ميگه: اليوم يوم الملحمه «امروز روز انتقام است »
پيامبر اونو توبيخ ميکنن و ميفرماین: اليوم يوم المرحمه « امروز روز رحمت است »
این روزها که حال مرا درک می کنی
بگذار دست بر دل آتشفشانی ام
در به دری برای غلام تو خوب نیست
تأیید کن که نوکر صاحب زمانی امـ..