قابل توجه بعضیا!!!

دختر ۱۷ساله که دراتاق مشاوره پلیس فتا اشک میریخت بیان ماجرای تلخ لانه وحشت پرداخت وگفت: پدرم که ازقبولی من درامتحانات خرداد خیلی خوشحال بود گوشی تلفن زیبایی بعنوان هدیه قبولی برایم خرید. از آن روز ببعد فقط وارد شبکه های اجتماعی میشدم و بادوستانم چت میکردم. درهمین روزها آرمان ازمن خواست تاعکس بدون حجاب و باپوشش دختران غربی برایش بفرستم.

نامه عاشقانه خدا به همه بندگان

قسم به روز، وقتی نور میگیره و به شب وقتی آروم میگیره
که من نه تو رو رها کرده ام و نه با تو دشمنی داشتم (ضحی ۱تا ۳)

افسوس که هر کسی رو فرستادم تا بِهت بگم دوستت دارم
و راهی پیش پات بذارم اونو به تمسخر گرفتی (یس ۳۰)

بعضی تحولات پس از ظهــور

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند: در آن زمان امت من از چنان نعمتی برخوردار میشوند که هرگز امتی، مانند آن را ندیده! سرتاسر زمین محصول میدهد و هیچ چیز از مردم دریغ نخواهد شد! اموال زیاد میشود…

شهر خدا : علیرضا پناهیان

بعضیا وقتی که به عبادتی می رسند مثلا نماز می خوانند، دیگه اصلا نگرانی ای ندارند که آیا این نماز مورد پسند خدا واقع میشه یا نه؟ یا آیا روزه ای که می گیرند مورد پسند قرار می گیره یا نه؟ در حالی که برای بسیاری از امور دیگه ی زندگی، چنین نگرانی هایی دارند!
خیلی ببخشید، انگار از خدا طلبکارند و همین مقدار عبادت ناچیز را هم زیادی می دانند! اینجاست که بعضی از “روزه” چیزی جز یک ماه گرسنگی و تشنگی عایدشون نمیشه!

آیا میدانید جهنمیان چه میگویند و چه میشنوند؟!

شیطان میگه: زورتون که نکرده بودم! با زنجیر که نمی کشیدم تون! صدا زدم، اومدید… [ابراهیم/۲۲]

(وقتی اینا با خدا حرف میزنن، خدا می فرماید) خفه باشید و با من حرف نزنید! یک عمر با شما حرف زدم محل ندادید! امروز حرفی از شما شنیده نخواهد شد. [مومنون/۱۰۸]

همه زندگیمُ مدیون یک کفتر باز هستم !

کفتربازی همسایه ی ما بود. تمــــــام همسایه ها از دستش در عذاب بودند. ازش شکایت کردیم. چندبار بازداشتش کردند. چند بار هم کبوترهاش رو سر بریدند! باز دست بردار نبود. همسایه ها از من به عنوان کاسب مذهبی محله خواستند باهش صحبت کنم. بهش گفتم: تو دیوانه ای؟! چرا دست بردار نیستی؟ برگشت گفت: میدونی؟ من عاشقم، عشق کبوترهام وجودم رو گرفته؛ همه ی وجودم شده کبوتر! پر که میزنن منم پر میزنم! چشم و دلم با اونا پرواز میکنه…

چند جملــــه مَعرکه، از آقا سیّدروح الله بزرگــــ…

من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام می کنم که اگر «جهان خواران» بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل همــــه ی دنیای آنان خواهیم ایستاد و تا نابودی تمام آنان از پای نخواهیم نشست، یا همه آزاد می شویم و یا به آزادی بزرگتـــــری که شهـــادت است می رسیم… بغض و کینه انقلابی تان را در سینه ها نگه دارید؛ با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید؛ و بدانیـــد که پیروزی از آن شماست.

گناه و بهشت …

طبیعتا خدا دوست نداره بنده اش وادار به گناه بشه، ولی بعضی اوقات چاره ای جز این نیست و گاهی خدا ما رو در معرکه ی گناه میندازه تا بفهمیم چه عیب هایی در وجودمون پنهان کرده بودیم! اگه ما عیب پنهان مون رو بفهمیم و ریشه اون عیب رو در اعماق روحمون بسوزونیم، اینجاست که “گناه” سبب بهشت رفتن مون خواهد شد.

….درمــان.. ِ ..حســادت…

۱. فلانی از ما بهتره، واسه همینم آدمای زیادی اطرافش هستند؛ حالا یا علم خوبی داره، یا صدای زیبایی داره، یا چهرهٔ قشنگی داره یا هر چی دیگه…)، «ما چشم دیدنش رو نداریم!» و اینکه من دلم نمیخاد ببینمش یعنی حسادت!
[راه حل] باهش مشورت کنیم و ازش در کارهامون کمک بخواهیم.

یه روز توپارک داشتم از ضررهای ماهواره برای بچه ها میگفتم

یه روز توپارک داشتم از ضررهای ماهواره برای بچه ها میگفتم » که فیلمهای ماهواره ای میخوان دختر خانومای ما، روسری سرشون نکنن و مثل خودشون بی آبرو باشند. یکباره دختر خانوم کوچیکی که سرش برهنه بود، از بین ما به سرعت بلند شد و رفت! منم در حین صحبت داشتم اونو با نگاهم تعقیب میکردم، دیدم رفته سراغ مادرش و با زور داره روســـری رو از سرمادرش می کشه، مادرش هم که چادر داشت مجبـــور شد روسریش رو به دخترش بده. دخترک روسری به سر کرد و به جمع ما برگشت…

بعضیا فقط برای حاجت ها و غصه هاشون سراغ امام رضا ميرن!

بعضیا فقط برای حاجت ها و غصه هاشون سراغ امام رضا ميرن! تو خوشی هات هم پیش امام رضا(علیه السلام) برو.

بزرگی تعریف میکرد:
«یه وقتی خيلی تنگدست بودم. به همین خاطر تصمیم گرفتم چیزهایی که میخام رو برا امام زمان(عج) بنویسم! نامه که تموم شد، در زدند! ديدم یه کسی عَبا روی سرش کشیده و کيسهٔ بزرگی تو دستشه! اونو گذاشت و گفت: اينا چيزائیــــه که ميخواستی ولی امام زمان(عج) رو فقط بخاطر اين چيزا نخواه!»