ساعت ده صبح دکتر به همراه مأمور آشپزخانه وارد اتاق بیماران می شود. ده تخت هم داخل اتاق است، دکتر می گوید: « به این چلوکباب بدهید با کره، به تخت کناری غذا ندهید، به او سوپ بدهید، به این شیر بدهید، به او کته ی بی نمک بدهید، به این آش بدهید، دیگری نان و کباب. » مریض ها همه یک جور به دکتر نگاه می کنند. حتی به کسی هم که می گوید غذا ندهید، او می فهمد که امروز عمل جراحی دارد و نباید غذا بخورد، چون می فهمد و می شناسد که دکتر خیرش را می خواهد، اعتراضی نمی کند.
تکان میخوری بگو یا صاحب الزمان،می نشینی بگو یا صاحب الزمان،برمیخیزی بگو یا صاحب الزمان،صبح که از خواب بیدار میشوی مؤدب بایست و صبحت را با سلام به امام زمانت شروع کن و بگو آقا جان دستم به دامانت خودت یاری ام کن،شب که میخواهی بخوابی اول دست به سینه بگذار و بگو”السلام علیک یا صاحب الزمان”بعد بخواب.
امام زمان رو به خاطر رفع نیازهای دنیایی صدا زدن “ایرادی نداره” بشرطی که… «شيخ حسين آل رحيم» چهل هفته شبهای چهارشنبه به مسجد كوفه ميرفت، حاجاتی داشت از جمله: مريضی ريوی داشت سرفه زياد میكرد و از سينه اش خون ميومد! فقر شديدی هم داشت و به خاطر فقر هم كسی بهش همسر نمیداد! […]
آقا وارد نشر ثالث شدند. جعفریه از ایشان استقبال کرد. آقا پرسیدند: چرا ثالث؟ به اخوان هم مربوطه این اسم؟ جعفریه گفت: بی ارتباط نیست ولی بیشتر به خاطر این ثالث شد که سه بار اسم نشر عوض شد. اول هدایت بود بعد روایت شد و سومین بار اسمش رو گذاشتیم ثالث.
سلام
سلام چه خوب وزیباست / غنچه ی روی لبهاست
به مادر و به پدر / به خواهرو برادر
به هر که روبروییم / اول سلام گوییم
آفرین بر شما که به ایرانی بودن خود افتخار می کنید.
به جای پرداختن ميلياردها تومان برای خرید پورشه و لکسوز و بی ام و، آن را هزينه خنداندن يتيمی کنيد!
به جای هزینه کردن در دیسکوها و بارهای خارج از کشور، خانه ای برای بی سرپناهان بنا کنيد!
«چطور وعدهٔ رسول خدا(ص) درمورد به حکومت رسیدن بنی عباس محقق شد، اما وعدهٔ ایشون درباره فرج آل محمد هنوز محقق نشده؟!»
علی بن یَقطین گفت: «پدرجان! اگه به ما گفته بودند امر فرج، دویست یا سیصد سال طول میکشه، اون موقع مردم قسی القلب میشدند!!»
دانش آموزی به نام محمود؛ وقتی میبینه خدمتکار مدرسه دست تنهاست و باید همه کلاسها رو نظافت کنه، تصمیم میگیره کمکش کنه!
وقتی دیرتر از همه ی همکلاسیاش به خونه میره و دلیل تاخیرش رو توضیح ميده، پدرش خوشحال ميشه و تشویقش میکنه..
نمی دانستم الاغ ها و بارشان در سیاهی شب گم می شوند و من می مانم و خودم! سراسیمه به کوفه رفتم و جریان را برای حارث تعریف کردم. گفت: پیش یکی میبرمت که دیگر غصه نخوری.
مهندس طباطبایی میگه: یازده ماه از ملاقاتم با شیخ جعفر مجتهدی در آلمـــان می گذشت. یک بار حوالی غروب ایشون رو دیدم فرمودند: «عازم اتریش هستم و آنجا کاری دارم» ماشینی سوار شدیم و پس از طی چند کیلومتر بین راه پیاده شدیم، ساعتی گذشت تا به دامنـــــه ی کوه بلنـدی رسیدیم، زمین پر از برفـــــ شده بود. ایشون گفتند: «بالا بریم، گرچه سخته اما تا مولا رو داریم غم نداریم. اینجا محل مأموریت ماست؛ سه تا دانشجو زیر برف مانده اند و متوسل به حضرت مسیح شدند»
«قاب عکس و عکس» باید با هم تناسب داشته باشن…
هیچ آدم عاقلی، نقاشی کودکانه رو، توی قاب گرون قیمت نمیذاره!
چون با هم تناسب ندارن!
پس اگه شوهر، امتیازاتی داره، همسر هم باید امتیازاتی داشته باشه.
وقتی پیامبـــر(ص) به جابر بن عبـــدالله درباره برکات ماه رمضان گفتند که : «ای جابر! این ماهِ رمضان است (که بر ما وارد شده) هر کسی روزهایش را روزه بگیرد و ساعتی از شبش را به مناجات برخیزد، شکم و شهوتش را از حرام حفظ کند و زبانش را (از زشتی ها) باز دارد، با خارج شدن از این ماه از گناهانش هم خارج می شود.»
چقد خنده داره
یه ساعت «خلوت با خدا» طاقت فرساست، ولی ۹۰دقیقه تماشای بازی فوتبال مث باد میگذره!
چقد خنده داره
صدهزارتومان «کمک در راه خدا» مبلغ بسیار هنگفتیه اما وقتی با همین پول، میریم خرید؛ کم به چشم میاد!
مشاهده ی طرح های زیبا برای نقاشی کودکان با موضوعات مذهبی در ادامه ی مطلب
۱. علاقه و آرزوها » همه آرزو دارن آدم خوبی باشن ولی یکی از نتایج این علاقهٔ خوب اینه که انسان فکر میکنه آدم خوبیه در حالیکه فقط دوست داره آدم خوبی باشه و در این راه موفق نبوده [مثل تشنه ای در بیابان که دنبال آب میگرده و از فرط تشنگی همه چی رو سراب می بینه]