فحش و ناسزا رو رها کن، از خدا بترس! (داستان)

شخصی از بنی اسرائیل ۳سال پیوسته دعا میکرد تا خدا حاجتش رو برآورده کنه، ولی دعاش مستجاب نمیشد! روزی در ضمن مناجاتش گفت:
خدایا! آیا من از تو دورم که سخنم را نمیشنوی
یا تو نزدیکی ولی جوابم را نمیدهی؟!

این نمونه ایست از سیاستِ گام به گام شیطان!

یکی از نزدیکان به رحمت خدا میره، لطف میکنیم میریم مجلس ختمش. سخنران از قبر و قیامت و پل صراط و سختی حساب و اینا میگه
شیطان حرف سخنران رو قطع میکنه و میگه: «البته مستحضرید که حضرتعالی از این امر مستثنی اید. الحمدلله آنقدر در پرونده اعمال شما حسنه و کار خوب هست که قطعا در درجات بالای بهشت هستید…»

فاســــ ــدترين ها …!!!

مادرش درمورد رفتارهای خلاف پسرش، می‌نويسه:
محمدرضا در برابر دختران موطلایی تسلیم محض بود! یکبار در جوانی که با هواپیمای آلمانی مسافرت می‌کرد عاشق میهمانداران موطلایی هواپیمایی لوفت‌هانزا شد. این شرکت‌های هواپیمایی زیباترین دختران رو میهماندار خودشون می‌کردند و همین مساله مدت‌ها موجب بدبختی محمدرضا شده بود و پول‌های زیادی صرف میهمانداران لوفت‌هانزا می‌کرد…!

هیچ مومنی دعا نمیکند مگر اینکه ما برای او آمین بگوییم

روز جمعه به نماز جمعه در مسجد کوفه رفتم . در این میان تب من زیاد شد و تحمل کردم تا نماز تمام بشود و وقتی بیرون رفتم درد داشتم . امام فرمود : چه شده ؟ درد می کشیدی و فرمود که هیچ مومنی نیست که مریض بشود و ما مریض نشویم و هیچ مومنی نیست که محزون بشود و ما محزون نشویم و فرمود : هیچ مومنی دعا نمیکند مگر اینکه ما برای او آمین بگوییم . بعد رُمیه گفت که شما با همه این جوری هستید؟ ایشان فرمودند : بله هر کس در مشرق و مغرب عالم باشد.

این حجاب است که حرف تازهٔ جهان امروز است.

استاد پناهیان:
علت کینهٔ نظام سلطه از حجاب این است که «افزایش هرزگی» موجب «کاهش مقاومت» میشود..
بی‎حجاب شدن هنر نیست؛ غیر محجبه در عالم زیاد است!
این حجاب است که حرف تازهٔ جهان امروز است…

بعضی تحولات پس از ظهــور

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند: در آن زمان امت من از چنان نعمتی برخوردار میشوند که هرگز امتی، مانند آن را ندیده! سرتاسر زمین محصول میدهد و هیچ چیز از مردم دریغ نخواهد شد! اموال زیاد میشود…

هاج و واج مونده بودم!!!!

هاج و واج مونده بودم!!!!
نمی دونستم چیکار باید انجام بدم ! جز اینکه از شرمندگی سَرم پایین افتاده بود…

قابل توجه بعضیا!!!

دختر 17ساله که دراتاق مشاوره پلیس فتا اشک میریخت بیان ماجرای تلخ لانه وحشت پرداخت وگفت: پدرم که ازقبولی من درامتحانات خرداد خیلی خوشحال بود گوشی تلفن زیبایی بعنوان هدیه قبولی برایم خرید. از آن روز ببعد فقط وارد شبکه های اجتماعی میشدم و بادوستانم چت میکردم. درهمین روزها آرمان ازمن خواست تاعکس بدون حجاب و باپوشش دختران غربی برایش بفرستم.

روزی هفت ساعت کنار ساحل، تمرین غواصی میکردیم

حاج آقا تَقَوی، مسئول تدارکات گردان با قایقش میومد و روزی پنج دونه خرما بهمون میداد…
خیلی دوسش داشتیم، نه بخاطر خرما دادنش، به خاطر صفاش..
جعبه خرما رو که دستش میگرفت اسم و رسم ها رو فراموش میکرد! میخاد کف دست فرمانده گردان بذاره یا کف دست تک تیرانداز تازه کار
فقط پنج دونه…

جبران اشتباه، کجایی رفیق من؟

پیراهن سیاه… کجایی رفیق من؟
اندوه و اشک و آه! کجایی رفیق من؟

بوی محرم است فضارا گرفته است
ای بی نظیر ماه، کجایی رفیق من؟