شمایید که به ما منسوب اید؛ برای ما زینت باشید نه مایه ی ننگ و عار . چه مانعی دارد که همانند یاران علی(ع) در بین مردم (#اهل_سنّت ) باشید؟ که اگر مردی از یاران او در بین قبیله ای قرار می گرفت امام و مُؤذّن آنها بود و امانتدار و محافظ مال آنان. مریضان آنان را عیادت کنید و در تشییع جنازه ی آنان حاضر شوید و در مساجدشان نماز بگزارید. نگذارید در امر خیر از شما پیشی گیرند، به خدا قسم شما سزاوارتر از آنها به آن امر هستید.
(فرمایشات امام صادق (ع)، بحار الأنوار، ج۸۵، ص۱۱۹)
به زبون روان و ساده
با شنیدن جوابهای خواستگار به این سئوالات اونو بهتر میشناسین
فقط دو تا تذکر:
اگه صلاح می دونید به ترتیبی که نوشتم ، سئوالاتو بپرسین
بعد از هر علامت سئوال صبر کنید تا اون جواب بده
جواب که داد سئوال بعدی رو بپرسین
آموزش مفاهیم نماز و روزه در قالب سئوالات به کودکان
ﺭﻭﺯﯼ ﻋﺎﻟﻤﯽ ﺳﻨﯽ ﺑﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﺍﻣﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ پایین میومد ﮔﻔﺖ:
ﺷﻤﺎ ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻋﻠﯽ ﻏُﻠُﻮ میکنید ﻭ به او «ﯾَﺪُﺍﻟﻠﻪ» میگویید!
ﻋﻼﻣﻪ فرمود: اگه ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺘﻪ باشه ﻗﺒﻮﻝ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
او ﮔﻔﺖ: سخن ﻋُﻤﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ حجته.
بهش گفتم:
– «تو خیلی خوبی، بیا حجاب رو هم به خوبیهای دیگه ات اضافه کن..» گفت:
– «من حجابم کامله، فقط یه کم از موهام بیرونه، نه آرایش می کنم، نه لاک می زنم، نه صندل می پوشم…»
سال بعد وقتی دیدمش
فردی خدمت امام باقر(علیهالسلامـ) اومد و گله کرد که چرا شما قيام نمیکنيد؟ ما هزاران شمشيرزن داريم. امام پرسيدند: آيا اين افراد به مرحله ای رسيده اند که اگر برادر مسلمانشان بدون اطلاع، پولی از جيب شان برداره، ناراحت نشن؟ گفت: نه. امام فرمودند: کسی که حاضر نيست از پولش بگذره چطور جونش رو فدا میکنه؟!
حرف از کارای خوب و بد بود که
مُفَضّل از ته دل آهی کشید…
– حیف… حیف که عمل ما ضعیفه!
دختران متکبر که با گردن افراشته
به ناز راه می روند و راه رفتنشان همراه با صداست( تق تق…)
در آنروز (درقیامت)، خدا آنها را کَــل (کچل) خواهد کرد…
به جای عطری که زدند، عفونت
به جای کمربندی که بستند، طناب
عوض ِ موهای بافته شده، کچلی
از میــــان این همه بهترها
بهتــرین چیز، نگاه پر خیر و برکت توست و اقتدا به شما…
آن وقت، دیگر برای ظهـــور دعا نمی کنیم، بلکه بر سلامتی و طول عمر یار از سفر آمده ی مان، زانو بر سجاده نیاز زده و باران شوق می بارانیم و عاشقانه در پی اوامر شما به گردت می گردیم…
در اتاق عمل کم مونده بود مرگ رو تجربه کنه! وقتی عزرائیل رو ديد پرسيد: آيا وقت من تمومه؟!
عزرائیل گفت: نه، شما ۴۳ سال و ۲ ماه و ۸ روز ديگه عمر می کنید…
زن پس از بهبودی تصميم گرفت در بيمارستان بمونه و عملهای زير رو انجام بده:
۱- کشيدن پوست صورت
امام صادق در پاسخ به جابر جُعفی که پرسید: « فرج شما چه وقت خواهد بود؟» فرمودند: «هیهات! هیهات! فرج ما نخواهد رسید تا اینکه شما غربال شوید، سپس غربال شوید، سپس غربال شوید(سه بار تکرار کردند، بعد فرمودند) تا ناخالصی ها از بین برود و خالص ها باقی بمانند.»
لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ
خدا دوست نداره كسى، بديها (ى شخصی ديگران) رو اظهار كنه!
فرض کن پدرت نصف شب، در اتاقت را باز کرده و انگار نه انگار در خواب ناز هستی، بیدارت می کند و می گوید: بلند شو و ماشین را بشوی!!
چرا من؟ چرا نیمه شب؟ مگر فردا را از ما گرفته اند؟ اصلا به من چه؟ مگر ماشین را به من می دهی که رانندگی کنم که حالا بشویم؟ و آنقدر حق را به خودت می دهی که قسم می خوری عمرا اگر بلند شوم… محال است… اصلا خودش بشوید…
[در غدیرخم بعد از خطبه پیامبر و معرفی حضرت علی بعنوان ولی امر مردم]
عمر بن خطاب نزد علی {علیه السلام} رسید و ایشون رو ملاقات کرد و گفت: گوارا باد بر تو که صاحب اختیار هر مرد و زن مؤمنی شدی.
(مسنداحمدحنبل/تحقیق شعیب ارنئوط/ج۳۰/ص۴۳۰)
رفت پيش امام هادي ، گفت :” به من سخني ياد بدهيد كه با آن شما اهل بيت را بشناسم و زيارت كنم.
امام با مهرباني جواب داد:
“غسل كن،به حرم كه رسيدي شهادتين بگو و صد تكبير و بعد بگو … .”