آیا در زمان امامان، فقیه یا مجتهد بوده؟

فقهای زیادی در دوران امام صادق و امام باقر(علیهما السلام) پرورش یافتند و برای تبلیغ دین اسلام به شهرهای مختلفی سفر کردند. بسیاری از مردم هم به سراغشون می رفتند و مسائل شون رو می پرسیدند.

دوشیزه فلانی با آقای فلانی ازدواج کردند.

قرار بود تالاری بگیریم و جشن با شکوهی و شما تشریف بیاورید.
عروس و داماد توافق کردیم که پول تشریفات را به یک دختر و پسر دیگر بدهیم
تا آنها هم مثل ما وارد زندگی مشترک بشوند…

میخواهم شهید همت را جهانی کنم

– بعضیا علاقه ما رو به شهدا باور نمیکنن به دليل غفلتهای فرهنگی ست که باعث شده اين دو نسل از هم جدا بشن. اين ايده واقعا از روی دل بوده…
روز اول که اين کار رو شروع کردم، هيچوقت فکر نمی‌کردم اين موضوع اينقدر مطرح بشه…

….درمــان.. ِ ..حســادت…

۱. فلانی از ما بهتره، واسه همینم آدمای زیادی اطرافش هستند؛ حالا یا علم خوبی داره، یا صدای زیبایی داره، یا چهرهٔ قشنگی داره یا هر چی دیگه…)، «ما چشم دیدنش رو نداریم!» و اینکه من دلم نمیخاد ببینمش یعنی حسادت!
[راه حل] باهش مشورت کنیم و ازش در کارهامون کمک بخواهیم.

تذکر دادن یا عیب جویی کردن ؟!

تذکر دادن با عیب جویی کردن، دو مقوله ی از هم جداست. اگه کسی به دنبال اصلاح عیب های خودش باشه، بیشترین تاثیر گذاری رو در اجتماع خواهد داشت.

جشن گرفتن به دور از دوراندیشی ست!

هرگز پيشنهاد صلح از طرف دشمن را كه خشنودی خدا در آن است رد مكن، كه آسايش رزمندگان، و آرامش فكری تو، و امنيّت كشور در صلح تأمين می گردد.
لكن زنهار زنهار از دشمن خود پس از آشتی كردن، زيرا گاهی دشمن نزديك می شود تا غافلگير كند، پس دور انديش باش، و خوشبينی خود را متّهم كن. حال اگر پيمانی بين تو و دشمن منعقد گرديد، يا در پناه خود، او را امان دادی، به عهد خويش وفادار باش، و بر آنچه بر عهده گرفتی امانت دار باش، و جان خود را سپر پيمان خود گردان، زيرا هيچ يك از واجبات الهی همانند وفای به عهد نيست…

من یک مسلمان هستم

اسلام ، کامل است اما من نیستم؛ اگر از من اشتباهی سر زد این عیب را به من نسبت دهید، نه دینم…

تاثیر شگفت انگیز دعای ام داوود بر سرنوشت داوود !

منصور (حاکم ستمگر عباسی) فرد بی گناهی رو به نام داوود زندانی کرد و تصمیم داشت اونو به قتل برسونه! مادر داوود که از همه جا نا امید شده بود به امام صـــــــادق علیه السلام پناه برد و از ایشون راه چاره خواست.

«عنوانش با شما» ( ؟ ) …

توخانواده ای که وضع مالی خوبی نداشتن، پدر اون خانواده یک «میز» میخره که اونو خیلی دوست داشته… روزی پسرش وارد اتاق میشه و کاری میکنه که اون میز میشکنه! پدر هم به شدت ناراحت میشه و ضربه ای محکم به صورت کودک میزنه که منجر به كر شدنش میشه!