ما انسان دانشگاهی میخواهیم، نه معلم و دانشجو.
ما انسان دانشگاهی میخواهیم، نه معلم و دانشجو.
دانشگاه باید انسان ایجاد کند و انسان بیرون بدهد از خودش.
ما انسان دانشگاهی میخواهیم، نه معلم و دانشجو.
دانشگاه باید انسان ایجاد کند و انسان بیرون بدهد از خودش.
یک مهندس روسی، تعدادی کارگر ایرانی استخدام کرد. کارگرها موقع اذان، نمازشونو می خوندند. یه روز مهندس روسی بهشون اخطار داد که اگه موقع کار، نماز بخونید آخر ماه از حقوقتون کم میکنم!
۱. اگه جهنم آفریده شده، از طرفی بهشت هم با بالاترین کیفیت آفریده شده
۲. بعضیا هستند که به ترس از همین جهنم، کارایی میکنن که به بهشت میرن
۳. جهنم، برای بعضی جهنمیان، پاک کننده ست که در نهایت، وارد بهشت میشن
۴. اگه جهنمی نبود، اونائیکه خیلی بهشون ظلم شده از خدا گلایه میکردن که چرا مجازاتی برای ظالمین قرار نداده؟!
۵. اگه با آرامش و دقت، فکر کنیم؛ جهنم هم رحمت است..
کسی که سیر خورده
دیگه بوی سیر رو (نَه از خودش و نَه از دیگران) احساس نمیکنه!
کسانی بوی سیر رو احساس میکنن که سیر نخورده باشند..
ﻣﺴﺠـﺪ ﺍﮔﺮ ﭘﺎﺗﻮﻕ ﻣﺎﺳﺖ
ﺑﺎﻍ ﻭ ﺑﻮﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﭘﺎﺗﻮﻕ ﺑﻌﺪﯼ
ﺍﮔﺮ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ
ﻧﻘﺎﺵ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﯿﻢ، ﺧﻄﻤﺎﻥ ﻫﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ
تذکر دادن با عیب جویی کردن، دو مقوله ی از هم جداست. اگه کسی به دنبال اصلاح عیب های خودش باشه، بیشترین تاثیر گذاری رو در اجتماع خواهد داشت.
نماز که میخوانم فرشته های بالای سرم عزا میگیرند
مشاهده ی طرح های زیبا برای نقاشی کودکان با موضوعات مذهبی در ادامه ی مطلب
به حضرت موسی وحی شد
به بنی اسرائیل بگو بهترین شخص رو انتخاب کنند. آنها ۱۰۰ نفر معرفی کردند!
وحی اومد: از این ۱۰۰ نفر، بهترین رو انتخاب کنند. آنها ۱۰ نفر معرفی کردند!
وحی اومد: از این ۱۰ نفر، ۳ نفر رو انتخاب کنند. ۳ نفر معرفی کردند.
زندگی شهد گل است
زنبور زمان میخوردش
آنچه میماند
عسل خاطره هاست…
یادش بخیر قدیما… میگفتیم حســود هرگـز نیاسـود..
متاسفانه ايرانيان در سال ۲،۹۰۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان نوشابه مصرف میکنن. ۱
سرانه مصرف نوشابه در ايران ۴۲ ليتره در حالیكه مصرف جهانی ۱۰ ليتره. ۲
دكتر پريس میگه: دندونهايی رو كه ۳۰۰۰ سال زير خاك بوده اند رو در ظرفی از نوشابه انداختم، بعد از گذشت ۴۸ ساعت اثری از دندونها باقی نموند!
اگر انسان کامل بخواهد به شکل مکتوب در آید، صورتش میشود قرآن کریم، همانگونه که امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) قرآن ناطق بودند.
سلام، دندون عقلم رو کشیدم! دندون درد سختی دارم.. مغزم.. گیجگاهم.. گوشم..
ازجمعه که دردمند شدم، آروم و قرار ندارم! خواب و خوراک ندارم ..
به هر دری زدم تا آروم بشم و تا درمانش نکنم راحت نمیشم..
گرچه درد، اَمونم رو بریده و سخت تایپ میکنم ولی
ناگهان همهمه ای تو مدرسه پيچيد. طلاب صدا ميزدن حاجی اومده… اين وقت روز چه کار داره؟! [از بازار به مدرسه اومده بود] عباسقلی خان مستقیم به اتاق من اومد و بقيه طلبه ها هم دنبالش، همگی داخل اتاق نشستند. ناگهان عباسقلی خان به تنهايی از جايش بلند شد و کتابخانه کوچیکم رو نشونه رفت. رو به من كرد و گفت: لطفا بفرماييد نام اين کتاب قطور چيست؟