دختر و پسر دانشجو!!

یه روز مقام معظم رهبری به کوههای اطراف تهران رفته بودند، با دختر و پسری دانشجو برخورد میکنند که به لحاظ ظاهری وضع مناسبی نداشتند!! دختر و پسر فکر کردند که الان آقا دستور دستگیری شونو میده!!
اتفاقا مقام معظم رهبری باهشون صحبت کردند و از شغل و فامیل بودنشون سئوال کردند؛ پسر وقتی با برخورد زیبای آقا مواجه شد، واقعیتش رو گفت که «باهم دوست هستیم»

چرا شیرینی عبادت رو در شما نمی‌بینم؟!

پیــامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) پرسیدند: چرا شیرینی عبادت رو در شما نمی‌بینم؟! گفتند: شیرینی عبادت چیه؟! حضرت فرمودند: تواضــع.

قال النبی(صلی‌الله‌علیه‌وآله) » مالی لا أرٰی عَلیکم حَلاوَةَ العِبادة؟! قالوا: وَ ما حَلاوَةُ العِباده؟ قال: التواضُع.

پیشنهاد استاد زن آمریکایی به دانشجویان کلاسش .

اگرکسی امتحان پایان ترم رو ۲۰ بگیره، من یک شب با اوخواهم بود..

وقتی وارد نیروی هوایی شدم در ابتدای ورود، باید یک سری آموزشها رو
در نیروی هوایی می دیدیم از جمله؛ آموزش زبان انگلیسی…
این کلاس ها، شروع آشنایی چندین ساله ی من با عباس بابایی بود
عباس، شخصیت خاصی داشت و ازهمه متمایز بود.

مدینهٔ فاضله یعنی این…

روزى حضرت اميـــر(عليه‌السّلام) از جلوی مغازه قصّابى ای مى‏گذشت و قصاب که گوشت خوبی داشت، گفت: ای اميرالمومنين! گوشت خوبى دارم مقدارى بخرید؟ امام فرمودند: پول آماده‏ اى ندارم. عرض کرد: آقا من صبر میکنم تا هر وقت داشتيد بدهيد؟
حضرت فرمودند: من بر خوردن گوشت صبر مى‏كنم.

دعا کردم مستجاب نشده

میگه: دعا کردم مستجاب نشده
به قیافه اش نگاه میکنیم می بینیم؛ شیش تیغه! چپه تراش! سیبیل چخماقی! گردنبند طلا…
با خودمون میگیم: رد شدن دعای اون که تعجبی نداره!
(اما رد شدن دعای ما تعجب داره!!)

این همان عُجب است!!

دیده آلوده ، دل آلوده ، نفس آلوده ، آه

حال ما دنیا نشینان بی تو اصلاً خوب نیست
بی تو در دنیای ما جز فتنه و آشـــوب نیست

باغ های این حوالی را همــه سرمــــــا زده
دور ازخورشید هرگز حاصلی مرغوب نیست

خوب میـــدانم شبیه عاشقــــــــانت نیستم
خوب میدانی که اوضاع دلم مطلوب نیست

آخر، انگلیس حق ما رو به رسمیت شناخت

روزی، وثوق‌الدّوله پس از تنظیم قراردادِ معروفش با انگلیس به خانه ی مدرّس آمد و گفت: آقا! شنیده‌ام شما با قراردادِ تنظیمی ِبین ما و دولت انگلیس مخالفت کرده‌اید!
مدرّس گفت: بله.
وثوق‌الدّوله گفت: آیا قرارداد رو خوانده‌اید؟

فحش و ناسزا رو رها کن، از خدا بترس! (داستان)

شخصی از بنی اسرائیل ۳سال پیوسته دعا میکرد تا خدا حاجتش رو برآورده کنه، ولی دعاش مستجاب نمیشد! روزی در ضمن مناجاتش گفت:
خدایا! آیا من از تو دورم که سخنم را نمیشنوی
یا تو نزدیکی ولی جوابم را نمیدهی؟!

«مَن جاءَ بِالحَسَنَه» یعنی چی؟

گفتم: آقا تعارف نداریم که! من خودمو یه آدم تحصیل کرده میدونم، ضمنا واسه جامعه هم فایده داشتم، نماز و روزه و واجباتم که دارم، حالا “من چطور خودمو از اون معتاد یا آدم فاسد بهتر ندونم؟!”
گفت: آیا احتمال میدی همون معتاد یا فاسد، تو زندگیش کارای خوبی هم کرده باشه؟ جوانمردی، کمک به دیگران…
گفتم: خب بله
گفت: احتمال میدی بعضی از کاراش، اونقدر پاک و مخلصانه بوده که خدا قبـــول کرده باشه؟
گفتم: خب؟!

حتی برای آدم های بد هم نبـــــاید قیافه گرفت!

امام صادق(علیه السلام) فرمودند:
هر کسی باور داشته باشه که از دیگران بهتره، متکبره. [ راوی پرسید: ] اگه نظرش این باشه که “با دیدن گنــاهکار بودن دیگری و سالم بودن خودش” از اون بهتره چی؟ امام فرمودند: هیهـــــــات! چطور چنین فکری میکنه با اینکه شاید گناه او بخشیـــــده بشه ولی تو بازداشت بشی و مورد بازپرسی قرار بگیری!!

قمه زنی و عکس العمل عجیب مقدس اردبیلی!

میرزاعبدالله افندی در کتاب «تحفه فیروزیه» می نویسه:
علامه مقدس اردبیلی از حرکات ناشایستی که درعزاداری امام حسین(علیه السلام) مشاهده میکرد ازجمله قمه زنی، رنجیده خاطر شد و برای آن اعمال با مردم استدلال کرد که اینها نه تنها در سیرهٔ اهل بیت نیست بلکه جزء رسوم عزاداری هم نمی باشد!!
ولی آنها به حرفهای ایشون توجهی نکردند که هیچ، بلکه شدیدتر از قبل هم انجام دادند تا جائیکه مقدس اردبیلی به نشونهٔ اعتراض، اردبیل رو ترک کرد و به یکی از روستاهای اطراف رفت تا صدای عزاداری آنها به این شیوه را نشنود!!!